خواب دیدن همیشه یکی از پدیدههای مرموز برای انسان ها بوده است. در طول تاریخ نگاه های مثبت و نگرشهای منفی متفاوتی نسبت به رویاها رواج داشتهاست: از دانستن آنها به عنوان الهام غیبی گرفته تا محاسبه آن به عنوان یک اشتباه تصادفی در فرآیندهای مغزی.
تا کنون مطالعات زیادی در مورد رابطه نگرش افراد نسبت به رویا دیدن و ویژگی های شخصیتی و فرهنگی انجام شده است. اکثر مطالعات نشان دادهاند که افراد جوان نسبت به افراد سالخورده و یا زنان نسبت به مردان نگرش مثبتتری به رویاهای خود دارند. همچنین کسانی که بیشتر رویاهایشان را به خاطر میآورند، نسبت به افرادی که معمولا رویاهای خود را فراموش میکنند، نظر بهتری در مورد «خواب دیدن» دارند.
مطالعات جدیدی که این مقاله به آن میپردازد، علاوه بر تایید آنچه در بالا ذکر شد، ارتباط سه عامل تحصیلات، مذهب و قومیت را با «نگرش افراد نسبت به رویا دیدن» بررسی میکند.این پژوهش یافتههایی را در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد که میتوان آنها را در حوزه«جامعه شناسی رویا» تفسیر کرد.
پژوهش ذکر شده شامل نظرسنجی آنلاین از 5255 بزرگسال آمریکایی بود که اداره آن را یک شرکت تحقیقاتی حرفهای برعهده داشت. در این تحقیق علاوه بر پیشینه جمعیت شناختی افراد، از شرکت کنندگان چند سوال درباره نگرش آنها نسبت به رویا دیدن پرسیده میشد. این سوالات به شکل شش عبارت با ترتیب تصادفی در مورد رویاها بودند که شرکت کنندگان باید موافقت یا مخالفت خود با آنها را بیان میکردند:
۱) برخی از رویاها توسط چیزی خارج از ذهن انسان ایجاد می شود.
۲) رویاها راه خوبی برای فهمیدن احساسات واقعی ما هستند.
۳) رویاها میتوانند رخدادهای آینده را پیشبینی کنند.
4) رویاها بیمعنی و تصادفی هستند.
۵) وقتی بیدار هستم، آنقدر مشغله دارم که در مورد رویاهای شب پیش فکر نکنم.
۶) وقتی دیگران در مورد رویاهای خود صحبت میکنند، من کلافه میشوم.
سه پرسش نخست بیانگر نگاه مثبت به رویاها هستند و رویا را چیزی قدرتمند، واقعی و ارزشمند میدانند. سه پرسش بعدی دارای نگرش منفی به رویا هستند و نامشخص بودن و غیر واقعی بودن رویا را بیان میکنند. تجزیه و تحلیل ما از دادهها، نتایج جالبی را نشان میدهد. به عنوان مثال در بحث قومیت، نشان داده شد که سیاهپوستها نسبت به افراد سفید پوست، نگرش مثبت بیشتری به رویا دارند. از طرفی نمونه آماری اسپانیاییها نگرش مثبت بیشتری به رویا نسبت به نمونه سفید پوستها و نگرش مثبت کمتری نسبت به سیاه پوستها داشتند.
در مورد رابطه مذهب و نگرش نسبت به رویا نیز نتایج جالبی حاصل شد. این تحقیقات نشان میدهند که رابطه مستقیم و قدرتمندی میان نگرش مثبت به رویا و مذهبی بودن فرد وجود دارد. به عنوان نمونه، افراد معتقد به مسیحیت نسبت به کسانی که خود را «خدا ناباور» یا «ندانم گرا» معرفی میکردند، به مراتب با سه عبارت نخست (قدرت زیاد، ارزشمندی و واقعی بودن رویا) موافق تر بودند.
از طرفی در میان خود مسیحیان نیز کاتولیکها (قدیمیترین شاخه مسیحیت) نسبت به پروتستان ها نگرش مثبتتری به رویا داشتند. نکته جالب اینکه ادیان شرقی (مانند بوداییان) که بیشتر از مسیحیت به بحث معنویت میپردازند، رویا را نه تنها ارزشمند که یکی از راه های رابطه با عالم روحانی میدانند.
در مورد رابطه میزان تحصیلات افراد و نگرش نسبت به رویا نیز نتایج معناداری به دست آمد که افراد با تحصیلات پایین تر، نسبت به افراد باسوادتر نگرش مثبت بیشتری به رویا دارند.
اگر بخواهیم یک جمعبندی داشته باشیم، در این تحقیق نشان داده شد که در جامعه آمریکا افرادی که سیاه پوست، مذهبی و دارای تحصیلات پایین باشند نگرش بسیار بهتری نسبت به دیگرانی دارند که سفید پوست (یا لاتین)، غیر مذهبی و با تحصیلات عالی هستند.