فهرست مطالب
چرا جواب پیامم رو نداده؟
آیا سوالات زیر برای شما آشناست؟ آیا شما نیز گاهی با این سوالات در ذهن خود درگیر شدهاید و نیاز به پاسخی روشن و واضح داشتهاید تا کمی ذهن درگیر خود را آرام کنید؟
- چرا جوابم را نمیدهد؟
- نکند واقعاً اتفاقی برایش افتاده است؟
- نکند از دست من ناراحت شده است؟
- نکند کار بدی کردهام؟
- چه آدم بیملاحظهای است!
- نه نه … نکند واقعاً پیام من لحن مناسبی نداشته است؟
- بهتر نبود رسمیتر صحبت میکردم؟
- و …
اگر شما نیز در موقعیتی قرار گرفتهاید که با سوالات این چنینی در ذهن خود روبهرو شدهاید، توصیه میکنیم تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید تا یک بار برای همیشه از شر این سوالات که مثل خوره ذهن و روح شما را درگیر خواهند کرد، خلاص شوید.
تاریخچهی ارتباطات بین فردی از گذشته تا به حال
پیش از این که تلفن، موبایل، اینترنت و … اختراع شود، جواب ندادن افراد به اندازهی الان اهمیت نداشت. راههای ارتباطی و مکالمات غالباً به صورت حضوری بود و اگر هم نمیتوانستند یا نمیخواستند این کار را انجام دهند، برای هم نامه مینوشتند یا فردی را به عنوان قاصد در نظر میگرفتند.
مردم عادی در اکثر موارد، تنها گزینهشان «انتظار» کشیدن برای دیدن فردی بود که با او حرفی داشتند. یا اگر خیلی شانس داشتند، کسی را پیدا میکردند که پیامشان را به شخص مورد نظر برساند.
مسلماً تصور زندگی این چنینی، برای افراد دورهی حاضر که اگر یک هفته تلگرام و ایمیل و موبایل و … را از ما بگیرند نمیدانیم چه کنیم، بسیار عجیب خواهد بود. اما تاریخ بشر غیر از چند سال اخیر، رابطه را منحصر به همان نوع میداند.
ند، انقلابی در عرصه ارتباطات رخ داد. دیگر لازم نبود روزها و ماهها منتظر ماند تا با یک نفر صحبت کنیم، بلکه با گرفتن چند شماره میتوانستیم با هم صحبت کنیم.
البته اینجا نیز محدودیتهای زیادی وجود داشت، اما خب … پیشرفت قابل ملاحظهای به حساب میآمد. آمدن تلفن، مشکلات خاص خود را نیز به همراه داشت. بزرگترین معضل این بود که اگر فرد جواب مرا ندهد چه؟ از کجا بفهمم در خانه نیست؟ آیا حالش خوب است؟ آیا نمیخواهد جواب من را بدهد؟
تحولی جدید در ارتباطات
یکی از مسائل جانبی که تکنولوژی به همراه خود مطرح کرده است، مسأله صبر و پاسخ است. انسان امروزی مفهوم صبر برایش متفاوت از گذشته است. برای او دیگر یک ساعت تاخیر هم «دیر» محسوب میشود. حال فرض کنید شما با افرادی ارتباط دارید و این ارتباط معمولا از طریق دنیای مجازی است. این فرد میتواند همکار، دوست، شریک عاطفی و یا نامزد شما باشد.
فرض کنید پیامی را برای شریک عاطفی خود فرستادهاید و پس از گذشت چند ساعت او هنوز پاسخ نداده است. به هزاران دلیل احتمالی فکر خواهید کرد و بارها و بارها ممکن است به پیامتان نگاه کنید یا آن را اصلاح کنید.
این لحظات انتظار برای شما بسیار سخت، اضطرابآور و طولانی تلقی خواهد شد. اما چه باید کرد؟ چه اتفاقی افتاده است که پاسخ من را نمیدهد؟ آیا مشکل از اوست؟ آیا قصدی پشت این جواب ندادن است؟
به صورت کلی، اینجا از دو دیدگاه متفاوت باید به این موضوع نگاه کرد و به بررسی آن پرداخت:
- جایگاه کسی که منتظر پاسخ است.
- جایگاه کسی که جواب نمیدهد.
در قسمت دوم مطلب، به بررسی دلایل پاسخ ندادن، تبعات روانی پاسخ ندادن و راهکارهایی که فرد میتواند هنگام پاسخ نگرفتن داشته باشد، خواهیم پرداخت.
با قرارگیری در جایگاه اول یعنی شخصی که منتظر پاسخ است، در ابتدا هزاران سوال بیپاسخ در ذهن ما شکل خواهد گرفت که: چه اتفاقی افتاده است؟ من دچار چه خطا و اشتباهی شدهام؟ آیا رفتار نادرستی پیش از این داشتهام؟ نحوهی رفتار من پیش از این چگونه بوده است؟ آیا علت پاسخ ندادن او، ناراحتی از من میباشد؟ نکند او دیگر مرا نمیخواهد؟ و صدها سوال دیگر که ناخودآگاه خورهی ذهن و روح شما خواهد شد.
همانطور که در قبل گفته شد، با توجه به اینکه در عرصه ارتباطات به سر میبریم، موضوعات اینچنینی و بیپاسخ ماندن در ذهن ما نمودی از ردشدن و طردشدگی خواهد داشت. در این شرایط، نمایی از ترسهای درونی افراد مانند ترس از طردشدن، ردشدن، ترس از دوستداشتنی نبود و … در وجود شخص بروز خواهد کرد.
کنترل این شرایط برای برخی از افراد بسیار سخت خواهد بود. کنترل احساسات، در شرایطی که فرد فکر میکند از سوی شخص مهم زندگی خود بیپاسخ مانده است با ترسهای درونی وی که به صورت ناخودآگاه و ناخواسته بروز کرده است، منجر به این میشود که از تمامی دانستههای قبلی خود فاصله گرفته و مفهومی به عنوان صبر را فراموش کند. در ادامه به بررسی کنترل این شرایط و ارائه راهکارهای کاربردی و مفید در این خصوص خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
با ترس از طرد شدن خود چه کنیم؟
حال در چنین شرایطی که با این بخش از ترسهای درونی خود روبهرو شدهاید، چطور باید به سوالاتی که در ذهن شما شکل میگیرد پاسخ درستی دهید و به بهتر شدن شرایط و کنترل وضعیت کمک کنید.
در مرحله اول سعی کنید در ذهن خود به این سوالات پاسخ دهید:
- آیا من در تمام روابط زندگی خود اینگونه هستم؟
- من چقدر به طردشدن از سوی افراد دیگر حساسم؟
- چرا احساس ناامنی برای من زیاد است؟
- آیا بیپاسخ ماندن تماس یا پیام از سوی طرف مقابل، به این معنی است که او مرا نمیخواهد؟
- آیا نفر سومی در این رابطه وجود داشته است؟
- آیا او به من خیانت میکند؟
- آیا او واقعا درگیر مسائل زندگی خود بوده و در اولین فرصت با من تماس خواهد گرفت؟
در این شرایط ما با انجام رفتارهای تکانشی از قبیل ارسال مسیجهای طولانی و تماسهای مکرر و پشت سر هم چه تصوری از خودمان برای طرف مقابل و پارتنر خود ایجاد خواهیم کرد؟
در چنین شرایطی با بروز این رفتارها از خود، تصویر یک شخصیت چسبده را به نمایش خواهید گذاشت. در اینجا لازم به ذکر است که شخصیتهای چسبده به طور کلی احساس ناامنی را در طرف مقابل خود تقویت کرده و بیشتر موجب دوری اطرافیان خواهند شد و در این حالت ممکن است با دور شدن اطرافیان حتی مهر تاییدی بر تصورات غلط فرد زده شود که به حتم از ابتدای رابطه علاقهای وجود نداشته که موجب دور شدن و بیپاسخ ماندن از سوی طرف مقابل رابطه شده است.
در این حالت ممکن است فرد به قدری به تصورات اشتباه خود پر و بال دهد که نقش اصلی خود را در بروز این مسائل نادیده بگیرد.
جوابم را نمیدهد! راهکار کاربردی چیست؟
احتمالاً شما هم چنین موقعیتی را تجربه میکنید و این الگو و سناریو در روابط شما با افراد مهم زندگیتان تکرار میشود. ممکن است شما هم در این شرایط احساس ناامنی و ترس از طردشدن و تنها ماندن داشته باشید که سبب بروز رفتارهای تکانشی (مانند فحاشی، فریاد زدن، ارسال پیامهای طولانی و گلایهآمیز، تماسهای مکرر، بروز رفتارهای قهرآمیز و پرخاشگری) از سوی شما میشوند. در این صورت، پیشنهاد ما به شما این است که در اولین لحظات مواجهه با این موقعیت، برای لحظاتی مکث کنید و هیچ نوعی از رفتار بیرونی را از خود بروز ندهید. دقایقی از موضع خود دور شوید و به عنوان فردی خارج از این رابطه، بر الگوهای رفتاری خود متمرکز شوید، آنها را بازنگری کنید و به چند سوال کاربردی در ذهن خود فکر کنید.
سوالاتی از قبیل اینکه :
- من به طور کلی جذب چه تیپ افرادی میشوم؟
- آیا من جذب افرادی میشوم که در روابط حواسپرت هستند؟
- آیا من جذب افرادی میشوم که توجه و علاقه کافی را به من ندارند؟
- آیا افرادی که رابطه با من را جزو اولویت زندگی خود نمیدانند مرا مجذوب خود میکنند؟
- آیا طرف مقابل من به موضوعات دیگر زندگی خود بیش از رابطهاش با من توجه نشان میدهد؟
- آیا طرف مقابل من علاقهای به ارتباطات تلفنی زیاد ندارد یا ممکن است گاهاً گوشی موبایل خود را فراموش کند.
- و …
با کمی دقت به پاسخ این سوالات در ذهن خود، خواهید فهمید که شما اساساً به سبب علایق یا بروز رفتارهای بیرونی خود، چه تیپ شخصیتهایی را جذب خود میکنید، و از سوی دیگر با توجه به شناخت تمایلات خود خواهید فهمید که چه شخصیتهایی برای شما جذاب جلوه میکنند؟
زمانی که در این موقعیت از دیدگاه متفاوتی به شرایط ایجادشده نگاه کنید، به طور حتم متوجه خواهید شد که در حالت کلی چه افرادی از دیدگاه شما جذابند و راه نزدیک شدن به خودتان را برای چه افرادی باز میکنید.
از سوی دیگر وقتی لازم است به ترسهایی (مانند احساس ناامنی، طردشدگی، نادیده گرفتهشدن، خیانت و یا دوستداشتنی نبودن) که در این شرایط در درون شما غلیان میکنند، توجه کرده و سعی کنید بیابید که اینگونه ترسها را در کدام موقعیتهای دیگر زندگیتان تجربه کردهاید. برای مثال:
- آیا در دوران کودکی و یا حتی دوران مدرسه این احساسات را تجربه کردهاید؟
- آیا در روابط خانوادگی احساسی مشابه این احساسات و ترسها را داشتهاید؟
- آیا در دوران کودکی ترس از طردشدن از سوی دوستان خود را داشتهاید؟
به طور کلی زمانی که احساس ترس و ناامنی در ما ایجاد میشود، چند اتفاق به طور همزمان درون ما زنده خواهند شد. در واقع، به طور کلی در لحظهای که در آن شرایط قرار میگیریم با واکنشهایی که بروز میدهیم، در حال پاسخ دادن به تمام ترسها و ناامنیهایی که در طول زندگی خود تجربه کردهایم، هستیم. در این موقعیت معمولاً واکنش ما متناسب با اتفاقی که رخ داده است نخواهد بود؛ از اینرو، منجر به بروز خشم و عصبانیت طرف مقابل خواهد شد.
حتی ممکن است نشان دادن بیشازحد ترسها در روابط، از سوی طرف مقابل ما بدینگونه احساس شود که بیشازحد به او چسبیدهایم و حس از دست دادن آزادی عمل، از او سلب شده است. در این حالت چندان بعید نیست که او به دنبال کم کردن و یا قطع این رابطه باشد.
به طور اکید توصیه میشود در صورتی که در چنین شرایطی در روابط خود (به خصوص روابط عاطفی) قرار گرفتید، پیش از آنکه رابطه به سمت سردی و قطع ارتباط پیش رود، حتما زمانی را برای بررسی و یافتن پاسخ صحیح برای این سوالات اختصاص دهید.
پیشنهاد کتاب مناسب
با توجه به همهی نکات و راهکارهای کاربردی ذکر شده، پیشنهاد میشود با مطالعه کتاب “زندگی خود را دوباره بیافرینید” به درک بهتر این موقعیتها بپردازید و با ایجاد پرسشهای کلیدی در موقعیتهای مختلف زندگی به شناخت بهتری از خود و موقعیت کنونی خود برسید و الگوهای رفتاری خود را به درستی بشناسید تا بتوانید بهترین واکنش را متناسب با شرایط ایجادشده از خود بروز دهید و به بهترین نحو ممکن کنترل ذهن، تفکرات، احساسات و واکنشهای خود را به دست بگیرید.
سخن پایانی
در صورتی که بروز این ترسها و احساسات ناامنی به طور مداوم در شما ایجاد میشود و کنترل تفکرات و احساسات خودتان در این شرایط سخت و یا حتی غیرممکن میبینید، و جذب افراد خاصی میشوید حتما از کمکهای یک روانشناس باتجربه در این حوزه استفاده کنید. روانشناسان به شما کمک میکنند تا بتوانید ریشهی ترسهای خود را پیدا کنید و به آنها بپردازید. چراکه ممکن است بسیاری از این ترسها ریشه در کودکی و نقاط تاریک ذهن شما داشته باشد و به سادگی نتوانید آنها را به درستی شناسایی کنید. به همین دلیل، یک متخصص میتواند در شناسایی این موارد در کنار شما باشد.
همچنین، یک مشاور خبره، مراحل مدیریت احساسات و تفکرات را به شما میآموزد تا پیش از بروز رفتارهای تکانشی بهترین واکنش متناسب را پیدا کرده و کنترل خود و شرایط بیرونی را به دست بگیرید.
در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا شما را با دیگر راهکارهای کاربردی در تجربه این موقعیتها آشنا کنیم.