افکار مزاحم چیست؟ چرا ما به چیزهایی فکر میکنیم که از آنها میترسیم؟ این افکار از کجا میآیند؟ روانشناسی نوجوان چه پاسخی دارد؟ چه کار کنم افکار مزاحم سراغم نیایند؟ اگر این فکرها واقعا افکار مزاحم هستند، پس چرا سراغ من آمدند نه مثلا دیگری؟
اینها سوالاتی است که اکثر مراجعان و مخاطبانی که به نوعی از افکار مزاحم رنج میبرند همیشه از من میپرسند و من قصد دارم در این مقاله، به صورت اجمالی در مورد افکار مزاحم صحبت کنم و سعی میکنم مثالهایی از این افکار را توضیح دهم که به نوعی در روانشناسی نوجوانان نیز حایز اهمیت است.
افکار مزاحم چیست؟
احتمالا پاسخ دهید که: افکار آزار دهنده. اما این پاسخ کافی نیست. فکر کردن به اجاره خانه عقب افتاده و یا درسهایی که افتادهاید نیز آزاردهنده است، اما جزو این دسته محاسبه نمیشوند. پس افکار مزاحم دقیقا یعنی چه؟
منظور از افکار مزاحم در روانشناسی، افکار ناخواستهای با موضوع خاص است که علیرغم آزاردهنده بودن، بارها و بارها تکرار میشوند و ناراحتی و اضطراب را برای ما میآورند. در روانشناسی به این افکار، افکار وسواسی گفته میشود و افرادی که دارای چنین افکاری در بازه زمانی نسبتا طولانی هستند، احتمالا مبتلا به OCD هستند.
احتمالا پاسخ دهید که: افکار آزار دهنده. اما این پاسخ کافی نیست. فکر کردن به اجاره خانه عقب افتاده و یا درسهایی که افتادهاید نیز آزاردهنده است، اما جزو این دسته محاسبه نمیشوند. پس افکار مزاحم دقیقا یعنی چه؟
منظور از افکار مزاحم در روانشناسی، افکار ناخواستهای با موضوع خاص است که علیرغم آزاردهنده بودن، بارها و بارها تکرار میشوند و ناراحتی و اضطراب را برای ما میآورند. در روانشناسی به این افکار، افکار وسواسی گفته میشود و افرادی که دارای چنین افکاری در بازه زمانی نسبتا طولانی هستند، احتمالا مبتلا به OCD هستند.
وسواس فکری_عملی با نام اختصاری OCD، اختلالی است که در آن فرد دارای افکار وسواسی تکرار شوندهای است که معمولا او را به سمت انجام کارهایی برای کاهش اضطراب ناشی از آنها سوق میدهد.
بارزترین و مشهورترین مثال، افرادی است که وسواس شستشو دارند. آنها فکر میکنند که خودشان، دیگران و یا محیط اطراف آلوده هستند و این افکار آنقدر آزار دهنده است که برای کنترل استرس آنها را وادار به انجام کارهای مکرر میکند، مثلا شستن مداوم همه چیز. ما چون فقط این رفتارها را میبینیم، معمولا آن را وسواس مینامیم، در حالیکه وسواس دارای دو بعد فکری و عملی است.
بارزترین و مشهورترین مثال، افرادی است که وسواس شستشو دارند. آنها فکر میکنند که خودشان، دیگران و یا محیط اطراف آلوده هستند و این افکار آنقدر آزار دهنده است که برای کنترل استرس آنها را وادار به انجام کارهای مکرر میکند، مثلا شستن مداوم همه چیز. ما چون فقط این رفتارها را میبینیم، معمولا آن را وسواس مینامیم، در حالیکه وسواس دارای دو بعد فکری و عملی است.
افکار مزاحمی که در اکثر موارد مردم با آنها درگیر هستند، در رده افکار وسواسی دسته بندی میشوند، اما همه آنها جزو این دسته نیستند. مثلا فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نیز افکار آزار دهنده و تکرار شوندهای دارد، اما آن را جزو این دسته حساب نمیکنیم (هرچند از نظر تخصصی به هم مرتبط و در یک طیف هستند).
دلیل و روند ظهور افکار مزاحم
تصور کنید در یک کافه نشستهاید و با دوست خود که در مقابل شما نشسته است قرار دارید. اگر بعد از یک ساعت از شما بپرسم در آن کافه چند نفر بودند؟ چند زن و چند مرد؟ لباس خدمتکار چه رنگی بود؟ و… به احتمال بسیار زیاد شما هیچیک از این سوالات را جواب نخواهید داد. در واقع شما مدتی که در کافه نشسته بودید، انتخاب کرده بودید که توجه خود را معطوف به دوستتان کنید. این نوع توجه انتخابی وقتی هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم اتفاق میافتد و در هر لحظه روی کار خاصی تمرکز داریم.
افکار ما نیز دقیقا همین گونه هستند. کار ذهن فکر کردن است و افکار مختلفی (خوب، بد، واقعی، غیر واقعی و…) در هر لحظه از آن عبور میکند. افکار مزاحم، از آن جایی شکل میگیرند که یک اتفاق یا هیجانی منجر به وارد شدن یک شوک یا احساس به شما میشود و پس از افکاری مرتبط با آن موضوع مدام در ذهن شما خواهد گذشت. مثلا ممکن است در روزی که اضطراب بسیاری را تجربه میکنید و از طرفی در حال پوست کندن میوه هم هستید، بر سر فرزند خود فریاد بزنید. در همان روز ممکن است اگر در صفحه حوادث خبر کشته شدن یک کودک به دست پدرش در اثر پرتاب غیر عمد چاقو را ببینید، ماجرای امروز خود با فرزندتان را به خاطر بیاورید و اضطراب و احساس بدی به شما دست دهد. این فکر و ده ها فکر دیگر که از پی آن میآید، ممکن است آنقدر شما را آزار دهد که گاهی فکر کنید نکند واقعا درست باشد و من میلی به این کار دارم؟
افکار ما نیز دقیقا همین گونه هستند. کار ذهن فکر کردن است و افکار مختلفی (خوب، بد، واقعی، غیر واقعی و…) در هر لحظه از آن عبور میکند. افکار مزاحم، از آن جایی شکل میگیرند که یک اتفاق یا هیجانی منجر به وارد شدن یک شوک یا احساس به شما میشود و پس از افکاری مرتبط با آن موضوع مدام در ذهن شما خواهد گذشت. مثلا ممکن است در روزی که اضطراب بسیاری را تجربه میکنید و از طرفی در حال پوست کندن میوه هم هستید، بر سر فرزند خود فریاد بزنید. در همان روز ممکن است اگر در صفحه حوادث خبر کشته شدن یک کودک به دست پدرش در اثر پرتاب غیر عمد چاقو را ببینید، ماجرای امروز خود با فرزندتان را به خاطر بیاورید و اضطراب و احساس بدی به شما دست دهد. این فکر و ده ها فکر دیگر که از پی آن میآید، ممکن است آنقدر شما را آزار دهد که گاهی فکر کنید نکند واقعا درست باشد و من میلی به این کار دارم؟
ویژگی افکار مزاحم
افکار وسواسی و فکرهای آزاردهنده، معمولا باعث برخی از خطاهای شناختی در ذهن شما میشوند. در ذیل برخی از این خطاها را بررسی میکنیم:
افکار وسواسی و فکرهای آزاردهنده، معمولا باعث برخی از خطاهای شناختی در ذهن شما میشوند. در ذیل برخی از این خطاها را بررسی میکنیم:
فکر مساوی واقعیت:
برای اینکه بیشتر این اشتباه را درک کنید به مثال زیر دقت کنید: به مدت یک ماه هر روز تصویری از ده کیلو طلا در مقابل خود بگذارید و مدام به آن نگاه کنید و رویاپردازی کنید. گاهی آنقدر در رویاها غرق میشوید که احساس خیلی خوبی به شما دست میدهد. اما آیا شما واقعا مالک ده کیلو طلا هستید و یا در آینده نصیبتان میشود؟ من به شما قول میدهم اگر تا آخر عمر هم فکر کنید و احساس خوبی به شما دست دهد، یک گرم طلا هم به شما نخواهد رسید!
برای اینکه بیشتر این اشتباه را درک کنید به مثال زیر دقت کنید: به مدت یک ماه هر روز تصویری از ده کیلو طلا در مقابل خود بگذارید و مدام به آن نگاه کنید و رویاپردازی کنید. گاهی آنقدر در رویاها غرق میشوید که احساس خیلی خوبی به شما دست میدهد. اما آیا شما واقعا مالک ده کیلو طلا هستید و یا در آینده نصیبتان میشود؟ من به شما قول میدهم اگر تا آخر عمر هم فکر کنید و احساس خوبی به شما دست دهد، یک گرم طلا هم به شما نخواهد رسید!
فکر اختصاصی: معمولا این افکار آنقدر آزاردهنده است که فرد آنها را به کمتر کسی خواهد گفت. بنابراین او فکر میکند فقط خودش این افکار را دارد، پس لابد واقعیت دارد دیگر! مراجعه به روانشناس به شما کمک میکند که بفهمید چقدر تنها نیستید و چه قدر انسانها افکار مضحک و آزار دهنده مانند شما دارند.
در یک پیمایش که چند سال پیش انجام شد، نشان داد از بین افراد غیر مبتلا به یک بیماری روانی، نود درصد مردم در برههای دارای افکار مزاحم بودهاند یا هستند.
در یک پیمایش که چند سال پیش انجام شد، نشان داد از بین افراد غیر مبتلا به یک بیماری روانی، نود درصد مردم در برههای دارای افکار مزاحم بودهاند یا هستند.
نیاز به اطمینان: افراد دارای چنین فکرهایی، نیاز به اطمینان قطعی احساس میکنند که آن فکر رخ نخواهد داد. واقعیت این است که هیچ قطعیتی در هیچ چیز نداریم، اما پس چرا آنها ما را آزار نمیدهد؟ مثلا فردی که از فکر وسواسی هویت جنسی خود رنج میبرد، میگوید: باید به من ثابت شود هیچگاه همجنسگرا نخواهم شد یا امکان این عمل صفر است. در حالیکه همین فرد هیچگاه نمیتواند ثابت نمیکند در آینده از نبود غذا یا سرطان نخواهد مرد، اما این فکر او را آزار نمیدهد، چرا که تبدیل به فکر وسواسی نشده است.
سرکوب افکار مزاحم
فرد به دلیل رنجی که از این افکار میبرد، تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا آنها را سرکوب کند. اما همانطور که قبلتر توضیح دادیم، توجه انتخابی روی یک موضوع هرچند به قصد سرکوب آن تنها باعث پرداخت بیشتر ذهن به آن خواهد شد.
درمان افکار مزاحم
تکنیکهایی مانند نوشتن افکار روی کاغذ و… میتواند در مدیریت فرد بر افکار خود موثر باشد. واقعیت این است که برای درمان، خود این افکار اهمیت ندارند، بلکه مواجهه ما با آنها دارای اهمیت است. در زیر چند درمان مناسب را معرفی میکنم:
تمرینات ذهن آگاهی: تمرینها و تکنیکهای ذهن آگاهی قرار نیست ذهن شما را به سبزهزاری زیبا ببرند تا برای چند دقیقه تسکین پیدا کنید و لحظه حال را فراموش کنید. این تمرینها دقیقا از شما میخواهند که اکنون و اینجا را با تمام جزییات آن درک کنید.
شاید در ابتدا به نظرتان غیر منطقی بیاید، اما اتفاقا چیزی که شما را آزار میدهد نه موقعیت بد فعلی، بلکه قضاوت و اضطرابی است که از ادراکات و افکار خود دارید.
تجربه بودن در حال و درک کامل اینجا و اکنون، هدف یک تمرین مناسب ذهن آگاهی است. در یک تمرین ذهن آگاهی، شما جلوی هیچ یک از افکاری که به ذهنتان میآید را نمیگیرید، بلکه بدون هیچ قضاوتی میگذارید ذهن کار خودش را بکند.
شاید در ابتدا به نظرتان غیر منطقی بیاید، اما اتفاقا چیزی که شما را آزار میدهد نه موقعیت بد فعلی، بلکه قضاوت و اضطرابی است که از ادراکات و افکار خود دارید.
تجربه بودن در حال و درک کامل اینجا و اکنون، هدف یک تمرین مناسب ذهن آگاهی است. در یک تمرین ذهن آگاهی، شما جلوی هیچ یک از افکاری که به ذهنتان میآید را نمیگیرید، بلکه بدون هیچ قضاوتی میگذارید ذهن کار خودش را بکند.
درمان شناختی_رفتاری: با تکیه همزمان بر افکار و مقابلههایی که فرد برای کاهش استرس ناشی از افکار مزاحم انجام میدهد، به درمان میپردازند.
درمانهای روانپویشی: در این نگاه، در لایه زیرین افکار مزاحم هیجانی خوابیده است که باید آزاد شود و درمانگر به بیمار کمک میکند تا با مرور گذشته و ارایه چند تکنیک، آن هیجان را آزاد کند.