فهرست مطالب
یکی از مباحث مهم دوره ی نوجوانی بحث شکل گیری هویت می باشد.درواقع در این دوره که پلی میان دوره ی کودکی و بزرگسالی فرد می باشد،هویت او شکل گرفته وآماده برای ورود به دوره بزرگسالی می گردد.خود هویت تعاریف متعددی دارد و متخصصان و صاحب نظران تعاریف متعددی برای آن ارائه کرده اند اما مهم تر از تعریف آن،عواملی است که بر شکل گیری هویت در دوران نوجوانی تاثیر می گذارد.در این مقاله به بررسی شکل گیری هویت در نوجوانان و نقش عوامل مختلف در این فرایند می پردازیم.
هویت یا کیستی به مجموعه نگرش ها،ویژگی ها و روحیات فرد و آن چه وی را از دیگران متمایز می کند گفته می شود.جیمزمارسیا هویت را نوعی سازمان درونی و خودجوش و پویا می داند که از توانایی،باورها و تجارب فرد نشات می گیرد.فرد زمانی می تواند هویت تثبیت شده از خودنشان دهد که میان محدودیت های جامعه و تصوری که از خودش دارد هماهنگی ایجاد کند.اریکسون روانشناس مشهور رسیدن به یک هویت کم و بیش پایدار از میان آشفتگی،ابهام و سردرگمی از نقش خود را مهم ترین تکلیف پیش روی یک نوجوان می داند.در همین راستا جیمز مارسیا چهارنوع هویت را از هم تفکیک می کند:
- هویت کسب شده: یعنی فرد توانسته با موفقیت بحران هویت را پشت سربگذارد و در اواخر نوجوانی به اهداف و الزامات معینی خود را متعهد کند.این افراد معمولا از سلامت روانی بهتری برخوردارند و انعطاف پذیری،اعتماد به نفس و فعالیت مناسب تری دارند.
- هویت پیش رس:افراد دارای هویت پیش رس،بدون تجربه ی مناسب بحران و سردرگمی،از ابتدای نوجوانی تحت القائات شدید خانواده یا محیط،آداب و مرسوماتی را درونی سازی می کنند.در واقع آن ها نسبت به مواردی خود را متعهد می کنند که پیش تر به ایشان تحمیل شده است.انضباط،پذیرفتن اقتدار دیگران و انعطاف ناپذیری از ویژگی های این افراد است.
- هویت خویشتن یاب:این افراد کسانی هستند که نتوانسته اند به خود هویت مشخصی ببخشند و در سال های متمادی بعد از بلوغ،همچنان در تشویش،اضطراب و سردرگمی سیر می کنند.این افراد معمولا پرحرف و رقابت طلب هستند.هم چنین این افراد بیش از دیگران احتمال دارد به سمت مطالعه ی پراکنده و کنجکاوی در اعتقادات مختلف کشیده شوند.
- ابهام هویت:این گروه هیچ بحرانی را تجربه و یا سپری نکرده و در عین حال به اهداف خاصی هم احساس تعهد نمی کنند و روی هم رفته افرادی بی خیال،سطحی و ناخرسند و تنها هستند.درمورد افراد با ابهام درهویت،مشکلی که وجود دارد این است که به دلیل انزوا و بی خیالی،جامعه معمولا آن ها را جزو افراد برخوردار از سلامت روان تلقی می کنند اما این افراد بیش از دیگران در معرض افسردگی و تحمل شکست های متعدد هستند.
عوامل تاثیر گذار در شکل گیری هویت نوجوانان
عوامل شناختی
توانایی های ذهنی فرد و قدرت تفکر اومی توانند برشکل گیری هویت او تاثیرگذار باشند.درحقیقت توانایی های بالاتر شناختی مسیر دست یابی به هویت را تسهیل می کنند.
عوامل اقتصادی
تحقیقات نشان داده اند که فقر می تواند تاثیر منفی برروند شکل گیری هویت نوجوان داشته باشد.
جامعه و فرهنگ
ارزش هایی که جامعه و فرهنگ برای افراد تعیین می کنند از جمله عوامل موثر بر شکل گیری هویت فرد می باشند.درواقع نوجوانان با توجه به این ارزش ها هویتشان را شکل می دهند بنابراین تفاوت های فرهنگی باعث تفاوت در هویت افراد می شود.
تفاوت های جسنیتی
هرجامعه و فرهنگی از دختران و پسرانش انتظارات متفاوتی دارد.هر دختر یا پسر با توجه به انتظاری که جامعه از او دارد هویتش را شکل می دهد.
گروه همسالان
در دوره ی نوجوانی گروه همسالان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در رفتارو شکل گیری هویت افراد است.در این دوره پای عضویت در گروه های مختلف به میان می آید و افراد از گروه هایی که عضو آن می شوند تاثیر می پذیرند.
شخصیت نوجوان
جز عوامل بیرونی تاثیرگذار بر نوجوان،شخصیت نوجوان نیز می تواند برمسیر شکل گیری هویت آنان تاثیر بگذارد.درواقع شخصیت آنان می تواند این مسیر را آسان یا سخت کند.
والدین و شکل گیری هویت نوجوانان
والدین یکی از مهم ترین نقش ها را درشکل گیری هویت نوجوانان دارند.اغلب نوجوانان در هر فرهنگ و جنسیت و طبقه ی اقتصادی در یک خانواده زندگی می کنند.این که خود والد هویتش را درست کسب کرده یا جزو افراد سردرگم است،سبک دلبستگی که دارد و اختلال هایی که ممکن است والدین از آن رنج ببرند همه و همه بر شکل گیری هویت نوجوانان تاثیر می گذارد.افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند معمولا سعی دارند که نوجوان را چسبنده به خود نگه دارند.هم چنین افرادی که اختلالات اضطرابی،وسواس و وابستگی دارند معمولا از بزرگ شدن فرزندانشان هراسان هستند و سعی می کنند که اورا ناخواسته دچار ذوب شدگی بکنند یعنی فرد به غیر از پدر و مادر هویت مستقلی نداشته باشد.شکل گیری هویت در نوجوانان با این که خود والدین چه هویتی دارند ارتباط بسیار زیادی دارد.هرچقدر پدر و مادر سالم تر باشند به هویت یابی فرزندشان بسیار می توانند کمک کنند.درواقع آن ها هم می توانند تسهیل گر مسیر هویت یابی باشند هم مخرب آن.
دلبستگی و هویت
از جمله مهم ترین عواملی که تعیین کننده ی شخصیت فرد در بزرگسالی است رابطه ی او با مراقب اش می باشد که به آن دلبستگی می گوییم.جان بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد.داشتن والدین حساس و وجود احساس امنیت در کودک،پایه ای برای سلامت روانی وی می باشند.
نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های رشدی می باشد که در آن نوجوان تغییرات و تحولات بسیاری را در ابعاد مختلفی تجربه می کند.اما چرا بحث دلبستگی در دوره ی نوجوانی مطرح می شود و حتی بسیار تاثیرگذار هم می باشد؟ تحقیقات مختلفی نشان داده اند که بروز رفتارهای مختلف از نوجوان و مسیری که طی می کند با دلبستگی او به مراقب اش( در اکثر موارد مادر) ارتباط دارد.حتی در تحقیقات مختلفی که شکل گرفته است دلبستگی نوجوان به پدر و مادر هر کدام جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند تا تاثیرات هر کدام از آن ها بر کیفیت زندگی نوجوان معلوم شود.در مقاله ای که راجع به نظریه ی دلبستگی صحبت می کند این طور آمده است که کودکان یک نقشه ی مسیر، خلق می کنند و تا زمان نوجوانی روابط خود را طبق این نقشه جلو می برند.هنگامی که آن ها به سن نوجوانی می رسند در این نقشه تجدید نظر می کنند و در آن تغییراتی به وجود می آورند.در این دوران ارتباط و دلبستگی آن ها با والدین شان نقش به سزایی در روابط آینده ی آن ها ایفا می کند.این دوران،برای والدین فرصت فوق العاده ای به شمار می رود تا مشکلاتی که در ارتباط با فرزندشان داشته اند را حل کنند.برای مثال اگر فرزند آن ها سبک دلبستگی ناایمن را دارد والدین می توانند در این دوران به اصلاح و بهتر شدن آن کمک کنند. دلبستگی در نوجوانان به چه معنا می تواند باشد؟دلبستگی در نوجوانی همان معنایی که در کودکان دارد را می دهد.در واقع همان ارتباط بین کودک و مراقب که تعیین کننده بود در این دوران نیز می شود ارتباط بین نوجوان و والد.به همین علت است که تحقیقات مختلف، دلبستگی در کودکان را از خیلی جهات شبیه به دلبستگی در دوران نوجوانی می دانند.اما هم چنان تفاوت هایی نیز دارند.در دوران نوجوانی پدر یا مادر تنها مراقبان اصلی نیستند.نوجوانان از افراد دیگر نیز حمایت و مراقبت دریافت می کنند که این افراد دیگر شامل پدربزرگ و مادربزرگ،خواهر یا برادر،معلمان و حتی در برخی مواقع دوستان خانوادگی می باشند.در برخی نمونه ها دوستان خوب نیز می توانند حس امنیت به اصطلاح بهشت امن را برای نوجوان به وجود بیاورند.هنگامی که نوجوان به نزد والدین می رود و ابراز ناراحتی از محیط اطراف می کند مثلا می گوید که از معلم ریاضی خود متنفر است،واکنشی که والدین به حرف او نشان می دهند در حس امنیت نوجوان در دلبستگی اش را تحت تاثیر قرار می دهد.
در دوره ی نوجوانی برخی از والدین فکر می کنند که وظیفه ی آن ها دور کردن نوجوان از همه ی ناکامی ها است.دسته ی دیگری از والدین نیز فکر می کنند که اگر نوجوان طعم ناکامی را بچشد برای آینده ی او بهتر خواهد اما هیچ کدام از این دو عقیده 100 درصد درست نیستند.هر دو این عقیده یعنی رهایی کامل نوجوان و یا دور کردن او از هرگونه موقعیت منفی می تواند باعث بوجود آمدن حس ناامنی در نوجوان شود و مانع از این شود که او از والدینش درخواست کمک کند..نتیجه این اعتقادات والدین باعث به وجود آمدن این رفتارها در نوجوانان می گردد:
اجتناب:یعنی این که نوجوان با خود فکر می کند که نمی تواند به والدین اعتماد کند که کمکش کنند.
خشونت:نوجوانان فکر می کنند که والدین کمک کننده نیستند.
دمدمی بودن:والدین به نوجوان صدمه می زنند پس او هم به آن ها صدمه می زند.
درهم و برهم رفتارکردن:ممکن است نوجوان هم از والدین دوری کند و هم خشونت داشته باشد.
والدین باید بدانند که اگر همیشه بخواهند نوجوان را ازهرگونه ناکامی دور کنند باعث وابستگی بیمارگونه در او می شوند که اکثر اوقات نوجوان به بلوغ کافی نمی رسد.از طرف دیگر والدینی که نوجوان را به طور کامل رها می کنند باعث آسیب های فراوان در او می شوند.همه افراد نیاز دارند که تا به درکی از احساس ناکامی برسند و درزندگی ناکامی را تجربه کنند تا بتوانند هویت خود را کسب کرده و بزرگ شوند.والدین باید اجازه بدهند که نوجوان تجربه کند و به او نشان دهند که کاوش کردن اصلا بد نیست و همه ی ما این مراحل را طی می کنیم. آن ها باید درک کنند که نوجوان چه احساسی دارد و به احساسات او بازخورد دهند و به او کمک کنند که احساسات خود را بشناسدو بتواند با آن ها کنار بیاید.
کمک به نوجوانان با بحران هویت
در مسیر پیدا کردن هویت بسیاری از نوجوانان ممکن است دچار بحران هویت شده و سردرگم شوند.در این مسیر راهکارهایی وجود دارند که نوجوانان با بکارگیری آن ها و هم چنین کمک والدین و اطرافیان می توانند در مسیر هویت یابی موفق تر عمل کنند.
نوجوان
- خودآگاهی:خودآگاهی به نوجوان کمک می کند تا ویژگی ها و خصوصیات خود،نقاط ضعف،نقاط قوت،توانمندی ها و ترس هایش را بهتر بشناسد.خودآگاهی فرد می تواند در احساس او نسبت به خودش تاثیرگذار باشد بنابراین در عملکرد او نیز موثر واقع می شود.
- یادگیری مهارت تصمیم گیری:در دوره ی نوجوانی تصمیم گیری به شکل جدی تر و سرنوشت ساز تری برای نوجوان مطرح می شود.هرتصمیم او می تواند اثرمثبت و یا منفی برآینده ی او داشته باشد.هم چنین کم کم تصمیم هایی که می گیرد هویت او را شکل می دهند.یادگیری این مهارت به نوجوان کمک می کند تا بتواند درست تر تصمیم بگیرد و دست به انتخاب بزند.
- درک ارزش های فردی و خانوادگی:در مسئله ی دست یابی به هویت،ارزش ها از کلیدی ترین عوامل تاثیرگذار بر هویت می باشند.معمولا افراد بر اساس ارزش های خانواده و محیط ارزش هایی برای خود شکل می دهند.بهتر است که این ارزش ها ابتدا شناخته و درک شوند سپس انتخاب شوند.
والدین
- والدین اگر احساس می کنند که نوجوانشان در مسیر پیدا کردن هویت دچار سردرگمی شده بهتر است به او برای شناسایی بهتر خود کمک کنند.
- اگر والدین خود نیز دارای مشکل بحران هویت باشند بهتر است از روانشناس مرتبط به نوجوانان کمک بگیرند.
- خیلی اوقات ممکن است ارزش هایی که نوجوان برای خود تعیین می کند با ارزش های خانوادگی در تضاد باشد.در این موقعیت تنبیه بیشتر باعث دور شدن نوجوان از محیط خانواده می شود.بهتر است والدین ابتدا حرف نوجوانشان را بشنوند و ارزش های او را درک کنند سپس با او راجع به ارزش هایش صحبت کنند.
نتیجه گیری
نوجوانی یکی از مهم ترین مراحل زندگی هر فرد می باشد.در این دوره تغییرات مختلفی در فرد رخ می دهد که اورا برای زندگی در آینده و ورود به دنیای بزرگسالی آماده می کند.در دوره ی نوجوانی مفهومی به نام هویت مطرح می شود و افراد به سمت دست یافتن به هویتشان سوق داده می شوند.عوامل مختلفی از جمله شخصیت خود نوجوان،خانواده،محیط،فرهنگ،جامعه،گروه همسالان و … بر مسیر دستیابی به هویت تاثیر می گذارند.نقش والدین در شکل گیری هویت نوجوانان غیرقابل انکار است.بنابراین والدین باید از اهمیت نقش خود آگاه باشند و سعی در تسهیل کردن این مسیر برای فرزندانشان داشته باشند.