فهرست مطالب
آیا تا حالا برایتان این سوال پیش آمده که چگونه باید با فرزند نوجوانتان که به قول خودش عاشق شده است، رفتار کنید؟ نوجوانی یک مرحله بسیار مهم و اساسی در طول زندگی هر فردی است. نوجوان در این مرحله عقاید، باورها، علایق و … را بهدست میآورد که تا قبل از این دوره نداشته است؛ زیرا او وارد دنیای متفاوتی میشود، گروه دوستانش وسیعتر شده و با افراد زیادی ارتباط برقرار میکند. همچنین، نوجوانان در این مرحله بهطور رسمی وارد اجتماع میشوند و هویتهای مستقل از خود پیدا میکنند. یکی از مهمترین مسائل تازهای که برای فرد در این مرحله به وجود میآید موضوع عشق و عاشقی و گرایش به جنس مخالف است.
برخی به اشتباه فکر میکنند که در سالهای اخیر دوران عشق و عاشقی در سنین نوجوانی گذشته و از مد رفته است! در حالی که کاملاً برعکس است و با توجه به گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی متنوع، این مسائل در بین نوجوانان بیشتر شده است و ذهن آنها را خیلی بیشتر از قبل درگیر میکند. نکتهی قابل توجه در این رابطه نحوه ارتباط والدین با عشق و عاشقی فرزندان نوجوانشان است. برخی از والدین اصلاً این موضوع را جدی نمیگیرند و توجه لازم را به آن ندارند، برخی دیگر نیز در این رابطه سختگیری و کنترلگری زیادی اعمال کرده و دائما فرزندشان را سرزنش میکنند. در حالی که والدین باید بدانند در این دوره، نوجوانان به خاطر شروع بلوغ و تغییرات هورمونی بسیار آسیبپذیر بوده و هر رفتاری ممکن است تاثیرات طولانیمدت و مخربی در آنها بگذارد. در نتیجه، پدر و مادرها باید رفتارها و برخوردهای خود را بررسی و مدیریت کنند تا فرزندشان از این چالش به خوبی گذر کند.
اغلب نوجوانان مانند گروهها و دوستانی که با آنها ارتباط نزدیک دارند برخورد میکنند یعنی اگر آنها به روابط بین دختر و پسر و عشق و عاشقی اهمیت بدهند فرزند شما نیز برای این مسائل اهمیت قائل خواهد شد و اگر آنها این موضوعات را نادیده بگیرند، برای نوجوان شما عشق و عاشقی رنگ میبازد و اهمیت خود را از دست میدهد.
در ادامه این مقاله به نکات موثر و کاربردی اشاره خواهد شد که با دانستن آنها میتوانید در رابطه با این موضوع رفتار و برخورد سازندهتری با فرزند نوجوانتان داشته باشید.
در مورد عشق و عاشقی در دوره نوجوانی با فرزندتان صحبت کنید
در اولین گام سعی کنید با فرزندتان دربارهی این موضوع صحبت کنید و اجازه بدهید در رابطه با حسی که با آن روبهرو شده است، با شما صحبت کند. شما باید مانند یک دوست قدیمی و دلسوز به حرفهای او گوش بدهید و واکنشهای تکانشی و متعصبانه به او و حرفهایش نشان ندهید. در رابطه با ویژگیها و نکات اصلی طرف مقابل و رابطهشان از فرزندتان بپرسید تا بدانید برنامه و قصد آنها از این ارتباط چیست. یادتان باشد اگر فرزند نوجوان شما این گفتوگوها را با شما نداشته باشد با فرد دیگری خواهد داشت که هیچ تضمینی وجود ندارد به اندازه شما دلسوز و نگران نوجوانتان باشد؛ هیچکس به اندازه شما نمیتواند دوست و همراه واقعی او باشد.
هرگز فرزندتان را سرزنش نکنید
به هیچ عنوان به نوجوان خود جملههایی مثل ” تو را چه به این حرفا “، ” او لیاقت تو را ندارد”، ” او که در شان تو نیست ” و … نگویید. این جملات حتی اگر درست هم باشند باعث میشوند فرزندتان نسبت به شما جبهه بگیرد و هر آنچه که باید را به شما نگوید و برعکس نگفتن این دست جملات منجر به افزایش اعتمادبهنفس فرزند شما میشود. همچنین، او با شما احساس راحتی میکند و از حسی که واقعا در او ایجاد شده است برایتان صحبت میکند.
شما باید با فرزند نوجوان خود یک رابطه دوستانه و صمیمی برقرار کنید
اگر شما در قالب یک دوست صمیمی با فرزندتان ارتباط برقرار کنید نه تنها او همهی موارد ضروری و لازم را برای شما بازگو میکند، بلکه به صحبتها و راهحلهای شما نیز اعتماد میکند و آنها را حداقل تا حدی زیادی انجام میدهد؛ زیرا نوجوانان در این دوره از دوستان خود تاثیر بسیاری میپذیرند. او را مطمئن کنید که یک دوست همیشه بهترین راهحلهای ممکن را مطرح میکند و همیشه سعی در برآوردن خواستههای او دارد.
مچگیری همه چیز را بدتر میکند
باور کنید مچگیری شما نه تنها هیچ چیز را بهبود نمیبخشد بلکه در اکثر مواقع اوضاع را خرابتر هم میکند. نوجوانان دوست دارند در این دوران والدینشان پذیرای آنها باشند وقتی شما این کار را انجام میدهید باعث میشوید فرزندتان از شما فاصله گرفته و پنهانی به ادامهی رابطهی خود بپردازد. آنها هرگز با شیوهی مچگیری ارتباط و رابطهی خود را قطع نمیکنند. سعی کنید اگر چیزی هم متوجه میشوید تا حد امکان از آن چشمپوشی کنید تا خود فرزندتان آن را عنوان کند و اگر بیان کردن آن را ضروری میدانید سعی کنید در یک فضای دوستانه آن را مطرح کنید.
دست از مبارزه با عشق در نوجوانی فرزندتان بردارید
دعوا و جدل شما باعث میشود فرزندتان در خانه و در حضور شما احساس ناامنی و عدم آرامش کند و از جنس مخالف در ذهن خود پناهگاهی بسازد که اوقات خوشی را میتواند با او بگذراند. این دقیقا عکس نتیجهای است که شما در بحثها و ستیزها قصد آن را دارید. در نتیجه سعی کنید آرامش داشته باشید و خونسردی خودتان را حفظ کنید.
از فرزند نوجوانتان حمایت کنید
به فرزندتان احساس ناراحتی و نگرانی خود را تلقین نکنید. در عوض آنها را راهنمایی کرده و به آنها فضای لازم را بدهید تا بتوانند در چارچوبهای قوانین خانواده و زیر نظر شما تجربههای تازه و مفیدی را کسب کنند. آنها را خیلی سوالپیچ نکنید تا احساس “بازجویی شدن” کنند. هرازگاهی سوالاتی کلی از آنها بپرسید تا احساس نکنند نسبت به آنها بیتفاوت هستید. مطمئن باشید پس از مدتی که حس اعتماد از جانب فرزندتان به شما شکل گرفت در اکثر مواقع خود او پیشقدم شده و شما را در جریان موارد لازم میگذارد. به یاد داشته باشید تا زمانی که مایل به گفتوگو هستند بحث را ادامه بدهید و آنها را مجبور به توضیح برخلاف میل خودشان نکنید.
حدود رابطه را به آنها آموزش بدهید
فرزند شما باید بداند روابط او نباید همهی ابعاد و زندگیاش را تحتتاثیر قرار بدهد و باعث شود او اهداف اصلی و اولویتهای زندگی خود را فراموش کند. به او آموزش بدهید که هرگز اجازه ندهد این مسائل امور مربوط به تحصیل و آیندهی او را به خطر بیندازد. او باید بتواند مسائل عاطفی و احساسی خود را از سایر جنبهها تفکیک کند. به عنوان مثال، او باید درک کند که به هیچ عنوان لزومی ندارد که دائماً فضاهای مجازی و پیامهای خود را چک کند.
پدر و مادر محکم و منصفی باشید
در کنار تمام مواردی که گفته شد شما باید جایگاه محکم پدر و مادری خود را حفظ کنید. یک دوست خوب و صمیمی وقتی اشتباه دوستش را میبیند به او تذکر میدهد و اجازهی تکرار آن اشتباه را به وی نمیدهد و همانطور که گفته شد شما بهترین دوستان فرزند خود هستند. در عین حال منصف باشید و برای خودتان یادآوری کنید که شما هم این دوره را گذراندهاید. پس اشتباهات فرزندتان را بزرگ نکنید و سعی کنید تاحد امکان آنها را درک کرده و رفتار منصفانهای با آنها داشته باشید.
2 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
سلام
خانم دکتر چطور می تونم احساسی که دارم رو به دختری بگم، در حالی که جرئت جلو رفتن و شروع صحبت رو ندارم
سلام،
بستگی داره چند سالتون هست و نحوه آشنای رو که دارید به چه صورت هست و ایشون با شما آشنا هستند یا اصلا در جریان نیستن با علم بر این موضوعات میشه جواب این سوال رو داد