فهرست مطالب
احساس عدم رضایت از خود و قبول نداشتن خود یکی از موضوعاتی است که امروزه بسیاری از افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند، جملاتی مثل “من انتظار بیشتری از خودم دارم”، ” من کامل نیستم” و یا ” من باید بهترین باشم” را زیاد میشنویم. این عدم رضایت از خود و جملاتی از این دست ریشه در توقعات و انتظارات فرد از خود دارد و موضوع کمال گرایی را مطرح میکند. اما کمال گرایی چیست؟
کمال گرایی باوری است مبنی بر اینکه باید به یک حالت کامل و بدون نقص دست یافت و کار یا هر چیزی که کامل نیست، غیر قابل قبول است. در واقع کمالگرایی زندانی از قوانین و مقررات و بایدها و نبایدها برای دستیابی به معیارهای بسیار سطح بالا است که با وجود مشکلاتی که ایجاد میکند فرد کمال گرا برای رسیدن به آن تلاش بسیاری میکند. کمال گرایی سه جنبه اصلی دارد:
- معیار های دشوار و سرزنش خود
- تعیین ارزش خود بر اساس معیارهای بالا
- تلاش شدید برای رسیدن به معیارهای دشوار با وجود پیامدهای منفی
فرد کمال خواه گاه از سوی اجتماع به عنوان فردی قابل اعتماد،مسلط، با وجدان و مسیولیت پذیر در نظر گرفته میشود و بنابراین تشویق میشود.این خصوصیات به خود فرد کمالگرا احساس کنترل،نظم و سازمان دهی میدهد و همین موضوع موجب میشود با وجودی که در طول زمان کمالگرایی پیامدهای منفی نظیر خستگی، تردید نسبت به خود، اهمال کاری، از دست دادن تمرکز،عزت نفس پایین،اضطراب و افسردگی را برای فرد به دنبال دارد
پیامدهای کمال گرایی:
یکی از مساله سازترین جنبه های کمالگرایی این است که فرد اغلب عزت نفس خود را بر مبنای میزان دستیابی به این معیارهای دشوار تعیین میکند. بنابراین کمالگرایی اعتماد به نفس پایینی دارند.
اهمال کاری: افراد کمالگرا به قدری درباره بی عیب و نقص بودن کارها مشغله ذهنی دارند که ترجیح میدهند شروع تکلیف را به تاخیر بیاندازند تا مبادا در انجام آن کار با کوچکترین نقصی مواجه شوند.
اجتناب از تکالیف: معیارهایی که فرد کمالگرا تعیین کرده بقدری سطح بالا و غیر واقع بینانه است که فرد مدام از این موضوع میهراسد که نتواند به آنها دست یابد و شکست بخورد و همین مسیله موجب میشود که از تکالیف اجتناب کند.
فرد کمال گرا برای اینکه به معیارهای خود دست یابد از نظر جسمانی تحت فشار بوده و دچار کمخوابی و در نتیجه احساس خستگی و کوفتگی هستند.
نشخوار ذهنی و تفکر مداوم به اشتباهی که در کاری مرتکب شده و خودسرزنشگری از پیامدهای دیگر کماگرایی است.
اضطراب:وقتی فرد معیارهای سختگیرانهای برای خودش در نظر میگیرد و احساس میکند به آنها نمیرسد معمولا مضطرب میشود. تفکر مدام درباره عملکرد و بررسی آن نیز منجر به اضطراب میشود.
افسردگی: تردید و دودلی و تلاش برای اطمینان یافتن از رسیدن به بهترین نتیجه فرد را درگیر رفتارهای ناکارآمدی همچون اهمالکاری و اجتناب میکند. این رفتارها هم فرد را در رسیدن به معیارها با شکست مواجه میسازد و در نهایت منجر به احساس افسردگی و نشخوار فکری در این باره میشود که چطور فرد به معیارهایش نرسیده است. و به همین ترتیب این چرخه معی.ب ادامه پیدا خواهد کرد.
ویژگی افراد کمالگرا:
معیارهای سطح بالا:براای فرد کمالگرا فرقی نمیکند چه کاری باشد دوست دارد همه چیز بی عیب و نقص باشد و اگر کارش ایرادی کوچک داشته باشد آن را نشانه شکست میداند. بنابراین تنها کارهایی را انجام میدهد که در آنها مهارت دارد.
تمرکز زیاد روی خطا و اشتباه
دست کم گرفتن موفقیت ها: افراد کمالگرا حتی وقتی به معیارهایشان دست مییابند اغلب این موفقیت را دست کم میگیرند، با این تصو رکه هر فرد دیگری میتوانست این کار را انجام دهد. بنابراین دفعه بعدی هدف بزرگتری انتخاب میکند و در واقع معیارهای فرد کمالگرا سقف و انتهایی ندارد.
اعتماد به نفس وابسته به موفقیت ها: فرد کمالگرا احساس ارزشمندی خود را تنها بر اساس میزان پیگیری و دستیابی به معیارهای خود تعیین میکند و فقط زمانی برای به خود بها میدهد که به معیارهای خود رسیده باشد و تایید دیگران را داشته باشد. به همین دلیل فردی که ویژگیهای کمالگرایی دارد به نظرها و انتقادات بیش از حد حساس است و تنها راه رهایی و دفاع را کامل بودن خود میداند.
تفاوت کمالگرایی با پیشرفت گرایی
احتمالا در طول مطالعه این مطلب این سوال در ذهنتان مطرح شده که “مگر همه برای رسیدن به اهدافشان تلاش نمیکنند؟” یا ” با تنبلی که نمیتوان پیشرفت کرد”
تعیین اهداف شخصی دشوار و البته واقع بینانه و تلاش برای دستیابی به انها میتواند با احساس موفقیت و رضایت برای فرد همراه باشد. اما این مسیله کماگرایی از این رو مشکل ساز میشود که فرد از یک سو معیارهای سخت گیرانه فرد کمالگرا واقع بینانه نبوده و از سوی دیگر فرد کمالگرا مدام درگیر اشتباهات پیش پا افتاده است و به شدت خود را شماتت میکند.
نوشته ی نگین کاظمی