چه انگیزه ای باعث موفقیت افراد می شود؟آیا فقط تلاش برای رسیدن به اهداف کافی است؟چطور انگیزه پیدا کنم؟چه کار کنم انگیزه ام افزایش پیدا کند؟چگونه هم هدف داشته باشم و هم انگیزه ی رسیدن به آن؟چگونه تا پایان مسیر انگیزه و انرژی خود را حفظ کنم؟در این روزهای قرنطینه چطور از بی حوصلگی جلوگیری کنم؟این ها همه سوالاتی هستند که خیلی از ما یا از بقیه شنیده ایم یا حتی خودمان پرسیده ایم.هرکسی در زندگی یک سری اهداف دارد که دوست دارد تمام تلاشش را بکند که به آن ها برسد.یکی از عامل های یاری دهنده ی افراد در راه رسیدن به اهدافشان،انگیزه ی آن ها است.انگیزه یا motivation محرکی است که باعث می شود افراد تلاش بکنند،خسته نشوند یا اگر خسته هم شدند باز به تلاش کردن ادامه دهند و دست از اهداف خود برندارند.اما انگیزه داشتن به همین راحتی ها هم نیست.سوال خیلی ها این است که چطور انگیزه پیدا کنیم؟در واقع همه واقف هستند که انگیزه همان طور که عامل تقویت کننده ی انرژی ما برای تلاش کردن است،نبود آن می تواند بزرگترین مانع در راه رسیدن به اهدافمان باشد.در این مقاله به بررسی راهکارهایی برای ایجاد یا افزایش انگیزه می پردازیم. به دنبال دلایل بگردید! برخی اوقات بی انگیزگی می تواند خود مشکل باشد.اما برخی اوقات هم می تواند نشانه ی یک مشکل بزرگ تر به شمار بیاید.برای مثال اگر کمال گرا باشید،عدم داشتن انگیزه به ترس شما ازانجام فعالیت ها به صورت ناقص برمی گردد.پس تا زمانی که این نیازشما به عالی بودن وجودداشته باشد،انگیزه ی شما نمی تواند چندان افزایش پیدا کند. دربرخی موارد،بی انگیزگی می تواند باعث شود که شما همه چیز را به تعویق بیندازید.در واقع به اصطلاح برای انجام هر کاری امروز و فردا کنید.هر چه بیشتر همه چیز را به تعویق بیندازید انگیزه در شما کمتر خواهد شد.در این حالت اگر شما شروع به انجام کار کنید حس بهتری پیدا می کنید و عملکرد بهتری نیز خواهید داشت. در نتیجه خیلی مهم است که دقایقی به این فکر کنید که چرا بی انگیزه هستید و بی انگیزگی شما از کجا نشات می گیرد.دلایل زیر دلایل رایجی هستند که معمولا باعث بی انگیزگی در افراد می شوند.البته دلایل شما می تواند متفاوت از این دلایل باشد. دوری از احساس ناراحتی: گاهی ممکن است شما برای دوری از احساس بی حوصلگی که در طول انجام تکلیف ممکن است بهتان دست دهد و یا حس خستگی که در طول انجام یک تکلیف سخت دانشگاهی به آن دچار می شوید،بی انگیزه شوید.درواقع نبود انگیزه به این تمایل دوری از تجربه ی احساس های ناراحت و بد بر می گردد. شک به خود:زمانی که فکر می کنید نمی توانید کاری را انجام دهید یا توانایی تحمل استرس های ناشی از آن فعالیت را ندارید طبیعی است که بی انگیزه شوید.بهتر است به خودتان اعتماد کنید و شروع به انجام برنامه تان بکنید. به طول کشیده شدن کار:اگر فعالیت شما زیاد از حد به طول کشیده شود،ممکن است احساس درهم شکستگی داشته باشید واین حس می تواند درنتیجه به انگیزه ی شما آسیب بزند. متعهد نبودن به اهدافتان:اگر به اهدافتان متعهد نباشید وهدفتان از آن درجه ی اهمیتی که باید،درنظرتان برخوردار نباشد انگیزه ی شما به راحتی کم و کم تر می شود. مشکلات روانی:نبود انگیزه یکی از نشانه های رایج افسردگی است.هم چنین می تواند به دیگر اختلال های روانی هم چون اضطراب نیز مرتبط شود.خیلی مهم است که بدانید عدم انگیزه ی شما به خاطر اختلالات و مشکلات روانی است یا خیر. این ها فقط دلایل اندکی برای نبود انگیزه در افراد است،شما ممکن است دلایل دیگری برای خودتان پیدا کنید هم چون ترس از این که بقیه چگونه فکر می کنند یا تمایل به راضی نگه داشتن همه.مهم است که افکاری و احساساتی که برانگیزه و محرک شما تاثیر می گذارند را بشناسید. با انگیزه رفتار کنید. شما احتمالا بتوانید خودتان رابا عوض کردن رفتارتان گول بزنید که احساس انگیزه می کنید.جوری رفتار کنید که انگار احساس انگیزه کرده اید.رفتار شما شاید بتواند احساستان را عوض کند.برای مثال بجای این که تمام روز با پیژامه روی مبل بنشینید و منتظر انگیزه باشید،لباس خود را عوض کنید وفعالیت خود را آغاز کنید.این رفتار می توانید باعث افزایش حس انگیزه در شما شود.با خود فکر کنید که اگر انگیزه داشتید چه کاری انجام می دادید،چگونه لباس می پوشیدید و چطور رفتار می کردید.بعد از فکر کردن به آن ها،شروع به انجام دادنشان بکنید. برعکس رفتار کنید. شما وقتی با حس نبود انگیزه درگیر هستید،احتمالا لیست بلندبالایی از دلایلی که باعث عدم فعالیت در شما می شود تهیه می کنید.احتمالا دلایلی مثل سخت بودن فعالیت یا عدم امید به اتمام آن در لیست شما خواهد بود.این گونه رفتارشما را در بی تحرکی و بی انگیزگی گیرخواهند انداخت.می توانید برعکس رفتار کنید.یعنی بجای لیست بلندبالایی از دلایل عدم فعالیت،لیستی از دلایلی که چرا شما موفق خواهید شد را فراهم کنید.اگر هم فکر می کنید نمی توانید کاری را تمام کنید،به دلایلی که نشان می دهند شما می توانید آن کاررا تمام کنید فکر کنید.برعکس فکر باعث می شود که شما دوسر طیف را ببینید و فقط به خاطر بدبینی دست از کاری نکشید. خود-رحمی را تمرین کنید. شما ممکن است که نسبت به خودتان خیلی سخت گیر باشید که انگیزه داشته باشید اما خود-انتقادی شدید کمکی به حال شما نمی کند.تحقیقات نشان داده اند که خود-رحمی_رحم و محبت نسبت به خودتان_ بیشتر می تواند به انگیزه مندی شما کمک کند.درواقع این دلسوزی نسبت به خودتان باعث می شود که بعد از شکست ها بتوانید خودتان را دوباره بازیابید و نقاط ضعفتان را به نقاط قوت تبدیل کنید.هم چنین این رحم و شفقت می تواند به سلامت روانی نیز کمک کند اما در انجام این کار مثل هرکار دیگری نباید افراط کرد.همان طور که خود-انتقادی شدید باعث آسیب می شود،دلسوزی افراطی نیز می تواند باعث آسیب شود. از قانون ده دقیقه استفاده کنید. قانون ده دقیقه به شما کمک می کند که فعالیتی که از انجام دادن آن طفره می رفتید را شروع به انجام کنید.هنگامی که انگیزه ی انجام کاری را ندارید به خود بگویید که انجام آن،آن قدرها هم بد نیست و من می توانم برای ده دقیقه انجامش دهم.بعد از ده دقیقه از خودتان بپرسید که می خواهید انجام آن فعالیت را ادامه دهید یا متوقفش کنید.احتمال بسیارزیاد انگیزه برای ادامه ی فعالیت را خواهید داشت.شروع انجام کار معمولا سخت ترین قسمت انجام آن می باشد.وقتی شروعش کنید معمولا ادامه ی آن راحت تر خواهد بود. پیاده روی کنید. کمی هوای تازه و فعالیت جسمانی می تواند انرژی و انگیزه ی شما را برای شروع کارهایتان افزایش دهد. فعالیت های خسته کننده را با انجام کارهای لذت بخش همراه کنید. سطح انگیزه در شما همبستگی بالایی با احساساتتان دارد.اگر احساس خستگی،بی حوصلگی و غم بکنید توقع نداشته باشید که انگیزه ی بالایی برای انجام کارهایتان داشته باشید.با انجام کمی فعالیت هایی که برایتان لذت بخش است می توانید خلقتان را بهتر کنید و انگیزه ی بیشتری برای ادامه ی کار داشته باشید.انجام کارهایی مثل: . گوش دادن به موسیقی هنگام دویدن . تماس با یک دوست و صحبت کردن هنگام تمیز کردن منزل . شمع روشن کردن هنگام کار با کامپیوتر . اجاره ی یک ماشین لوکس هنگام سفر کاری . تماشای برنامه ی مورد علاقه ی تلویزیونی هنگام اتوکردن لباس ها فقط باید مطمئن شوید که انجام این فعالیت های لذت بخش به عملکردتان آسیبی نمی رساند.برای مثال حرف زدن با دوستتان هنگام انجام تکلیف نوشتاری می تواند حواستان را پرت کند. لیست کارهایی که باید بکنید را مدیریت کنید. لیستی از کارهایی که باید انجام دهید بنویسید.اگر لیست شما خیلی طولانی شد و احساس بی انگیزگی کردید،کارهایی که ضروری نیستند را از آن لیست حذف کنید.کارها را در روزهای مختلف بچینید تا درهرروز تعدادی را انجام دهید. خود-مراقبتی را تمرین کنید. اگر مراقب خودتان و سلامتی تان نباشید،به مرور انگیزه تان برای انجام کارها را نیز از دست می دهید.کمبود خواب،رژیم غذایی نامناسب و نبود اوقات فراغت تنها نمونه های اندکی از مواردی هستند که باعث سخت شدن یک روز می شوند.یک برنامه ی خود-مراقبتی سالم برای خود بچینید و از ذهن و جسم تان مراقبت کنید. . ورزش کنید. . خواب کافی داشته باشید. . آب به مقدار کافی بنوشید واز یک رژیم غذایی سالم پیروی کنید. . اوقات فراغتی برای خود داشته باشید. . مهارت های مداخله ای سالم برای مواجهه با استرس را بیاموزید. . از عادت های ناسالم مثل زیاده روی در نوشیدن الکل دوری کنید. به خودتان برای انجام کارها هدیه دهید. برای انجام کارسختی که انجام می دهید،هدیه ی کوچکی در نظر بگیرید.این هدیه می تواند به افزایش انگیزه و تمرکز شما برای انجام فعالیت ها کمک کند.البته بهتر است هدایایی را در نظر بگیرید که بهتان آسیب نرسانند.مثلا بعد از پیروی از یک رژیم غذایی لاغری به خودتان یک وعده غذای فست فود هدیه ندهید! از روانشناس کمک بگیرید. اگر انگیزه ی شما برای بیشتر از دوهفته پایین باقی ماند و انجام فعالیت های بالاهیچ کمکی بهتان نکرد بهتر است از یک روانشناس برای کمک حرفه ای مشاوره بگیرید.گاهی این عدم انگیزه می تواند فعالیت های روزانه تان را مختل کند و مثلا باعث شود که شما حتی نتوانید سرکار روید. حرف آخر… خودتان را برای انگیزه نداشتن سرزنش نکنید.هرآدمی در زندگی ممکن است بی انگیزه شود.طریقه ی برخورد شما با این بی انگیزگی و رفتاری که از خود نشان می دهید اهمیت دارد.رفتار شما می تواند باعث افزایش یا کاهش انگیزه تان شود. این مقاله برگرفته از What to Do When You Have No Motivation نوشته ی Amy Morin.LCSW می باشد. |
خشم عبارت است از حالت هیجانی شدید و برانگیختگی زیاد که فرد در برابر مشکلات، موانع و محرک ها بروز می دهد.…