همدلی دقیقا چیست؟ رفتار همدلانه چه ضرورتی دارد؟ چگونه میتوان با دیگران همدلی کرد؟ همدلی چه جایگاهی در روابط ما دارد؟ برای پاسخ به این پرسشها، در این مقاله همراه ما باشید.
همدلی نیرویی قدرتمند است که به حفظ علاقه و همکاری اجتماعی کمک شایان توجهی میکند. در واقع همدلی مکانیسمی است که به مردم امکان درک و ارتباط با دیگران را میدهد. همدلی امری لازم برای صمیمیت، اعتماد و احساس تعلق است و همچنین احساسی است که باعث میشود نتوانیم بر رنج دیگران چشم بپوشیم. افراد با همدلی بیشتر، شادی بیشتری را تجربه میکنند. همدلی اغلب رفتار نوعدوستانه را تشویق میکند و میتوان نشان داد که محبت مبتنی بر همدلی باعث افزایش همکاری و بخشش، تقویت روابط، کاهش پرخاشگری و قضاوتگری و حتی بهبود سلامت روحی و جسمی میشود.
شاید جالب توجه باشد که یک تحقیق نشان میدهد که افراد شادتر، میزان همدلی بیشتری را به خود نسبت میدهند و در پژوهش دیگری نشان داده شده است افرادی که همدلی بیشتری دارند، تمایل کمتری برای پرداختن به احساسات منفی دارند. با این وجود، صرف نظر از خلق و خوی، برای ایجاد شادی بیشتر برای خود و دیگران مهم است که همدلی را تمرین کنیم. تمرین جهت افزایش مؤلفه های اصلی همدلی میتواند به شما در درک بهتر و تعامل سالمتر با افراد در زندگی کمک کند.
قبل از اینکه بتوانید با آنچه شخص دیگری احساس میکند ارتباط برقرار کنید، باید تشخیص دهید که این احساس چیست. گوش دادن بسیار مهم است اما همیشه آسان نیست. هنگامی که یک دوست نزدیک با شما تماس میگیرد و میخواهد از سختی کار و یا مشکلات عاطفی خود با شما بگوید، معمولاً احساسات در صدای او توجه شما را به سرعت جلب میکند. اما وقتی گفتگو با وضوح عاطفی کمتر و در شرایط غیرمتمرکزتر صورت میگیرد، این کار سختتر است. همدلی دقیقا از وقتی شروع میشود که قصد گوش دادن به احساسات دیگری را داشته باشید. به سیگنالهایی که دیگران میدهند توجه کنید، چراکه به خوبی نشان میدهد چه احساسی دارند.
در یک گفتگو، تمرکز بیش از اندازه بر احساسات خود و چیزی که میخواهید بگویید، مانعی جدی جهت همدلی بیشتر است. هنگامی که تمرکز شما صرفا بر روی چیزی باشد که باید بگویید و یا نتیجهای که انتظار دارید از مکالمه بگیرید، توجه لازم برای درک طرف دیگر گفتگو را از شما میگیرد. تلاش برای گوش دادن فعال میتواند به تقویت درک احساسی و افزایش همدلی شما کمک کند.
اشتراک احساسات
زمانیکه بتوانید احساسات را در شخص دیگر تشخیص دهید، یا به عبارتی بتوانید کفشهای او را به پا کنید، میتوان گفت به احساس همدلی دست پیدا کردهاید. همدلی یعنی شما برای لحظاتی بتوانید خود را به جای دیگری و در اتمسفر ذهنی او قرار دهید. در واقع تحقیقاتی که متأثر از دونالد اولدینگ هب انجام شده است، نشان میدهد که سازوکار همدلی نیز مانند دیگر اقدامات مبتنی بر تقلید، بر فعالیت نورونهای آینهای استوار است. نورونهای آینهای وظیفه یادگیری مشاهدهای، تقلید و درک هیجانات دیگران را برعهده دارند. به وسیله این نورونهاست که ما میتوانیم با مشاهده یک ویدیوی آموزشی، غذای مورد علاقه خود را بپزیم و یا در شخصیت اول یک فیلم غرق شویم.
هنگامی که مردم در غم، اندوه و سوگ دیگری شریک میشوند، با همدلی خود نه تنها ایستادن کنار آنها را نشان میدهند، بلکه این پیام را به آنها منتقل میکنند که تنها نیستند و افراد دیگری نیز در رنج آنها شریکند. همدلی یک خیابان دوطرفه است، شما وقتی در احساسات و عواطف دیگران شریک میشوید، در واقع به او اجازه میدهید که به شما نزدیک شود و از طرف دیگر شما نیز با به اشتراک گذاشتن احساسات خود، همدلی او را برانگیخته خواهید کرد. در واقع اگر رابطهای از طرف همدلانه باشد، به مرور کمرنگ خواهد شد، چراکه یک طرف این رابطه صرفا در نقش امتیاز دهنده ظاهر شده است. رفتار همدلانه باعث میشود شما بتوانید آنچه را که میخواهید بهتر بیان کنید و از طرفی به فرد مقابل نیز این امتیاز را میدهد که شما با او صادقانه برخورد کنید. به عبارت دیگر، هیچکس دوست ندارد در برابر فرد فاقد همدلی، رفتار صادقانه از خود بروز دهد. از طرف دیگر، رفتار همدلانه به شما اعتمادبهنفسی میدهد که ناشی از موقعیت شما در یک جایگاه قدرتمندتر است. وقتی فردی با شما درددل میکند، شما ناخودآگاه خود را در جایگاه قدرتمند و مهربانی تصور میکنید.
استراتژیهای رفتار همدلانه
با تمرین روزانه موارد زیر، همدلی خود را افزایش دهید. با گذشت زمان متوجه خواهید شد تواناییتان در درک احساسات دیگران بهبود یافته است:
با دیگران گفتگو کنید: با نزدیکان و کسانیکه با آنها ارتباط دارید، گفتگو داشته باشید. در طی گفتگو به تدریج سعی کنید احساسات فرد مقابل را در نظر بگیرید.
به نشانه های زبان بدن توجه کنید: حرکت دستها، تغییر صدا، خستگی یا حالات چهره همه میتوانند از نشانههای زبان بدن به شمار روند. توجه به زبان بدن دیگران، درک احساسات آنها را برای شما سادهتر میکند.
روی گوش دادن متمرکز شوید: حواس پرتیها و احساساتی را که میتواند به راحتی توجه شما را از گفتگو منحرف کند، مورد توجه قرار دهید.
اقدام کنید: هرچند اندک، ببینید که آیا میتوانید تغییری در زندگی دیگران ایجاد کنید؟ اگر میتوانید، لحظهای درنگ نکنید.