فهرست مطالب
در برخورد با افراد مختلف برای همه ی ما اتفاق افتاده است که از رفتار شخصی این گونه برداشت کرده ایم که او شخص خودشیفته ای است.خودشیفتگی خصیصه ی رفتاری ای است که همیشه بد و منفی نمی باشد.انواع مختلف دارد و در برخی شرایط و با برخی ویژگی ها می تواند اختلال خودشیفتگی باشد.در این مقاله به بررسی طیف خودشیفتگی و انواع آن می پردازیم.
خودشیفتگی
در فرهنگ لغت انگلیسی کالینز،خودشیفتگی،علاقه ای خاص یا تحسین افراطی خود،به ویژه در مورد وضعیت ظاهری خود تعریف شده است.که این تعریف به معنای نوعی خودپرستی است و اغلب به علاقمندی افراطی و شدید به آسایش شخصی و مهم بودن و توانایی زیاد همراه است.
اختلال خودشیفتگی
اختلال شخصیت خودشیفته نوعی اختلال شخصیت است که در آن فرد خود را بزرگ و مهم می پندارد و به گونه ای غلوآمیز احساس توانایی و لیاقت می کند.
خودشیفتگی سالم و ناسالم
خودشیفتگی طیفی است که در یک سر آن خودشیفتگی سالم است که همه ی ما باید داشته باشیم و یک سر دیگر آن خودشیفتگی ناسالم. خودشیفتگی سالم در رابطه با دوست داشتن خودمان در عین دوست داشتن دیگران است.از خودمان راضی هستیم و حالمان با خودمان خوب است.انتظارات بیجا از خودمان نداریم.توانایی هایمان را می شناسیم و درست از آن قدردانی می کنیم.البته در عین حال که از توانمندی هایمان اطلاع داریم از محدودیت هایمان نیز خبر داریم.
خودشیفتگی ناسالم
این افراد بیشتر در یک حبابی زندگی می کنند که این حباب،در حین شکنندگی خیلی محافظت شده است.این افراد با ایزوله کردن خود و عدم برقراری ارتباط با دیگران از این حباب محافظت می کنند.در واقع آن ها کسی را در حد خود نمی دانند که بخواهند با او ارتباط برقرار کنند.ارتباط آن ها با واقعیت کم و گاها قطع است.نمی توانند با دیگران ارتباط سالمی برقرار کنند.معمولا در خودشان هستند و این به خاطر این است که احساس ارزشمندی آن ها نسبت به خودشان بسیار شکننده است.در واقع آن ها می خواهند با فاصله گرفتن از دیگران از آن مراقبت کنند.بسیار آسیب پذیر هستند و در یک فضای خیالی در ذهن خودشان زندگی می کنند که در آن فضای خیالی قهرمان داستان و زندگی خود هستند.این افراد پرخاشگری و رفتاربسیار بی ادبانه ای بادیگران دارند.احساسات معنایی برای آن ها ندارد و راحت به دیگران توهین می کنند
صفات خودشیفتگی
خیلی اوقات افراد این صفات را با خودشیفتگی ناسالمی که اختلال است اشتباه می گیرند.شخصی که صفات خودشیفتگی دارد،خودشیفتگی او نوع سالم نیست ولی این صفات در حدی هم نیستند که بخواهیم به آن اختلال خودشیفتگی بگوییم.فردی که نارسیسیم را به صورت یک صفت دارد به این صورت است که:
دیگران پیش خودش نگه می دارد ولی توجه بیش از اندازه ای به خودش دارد.
خودش را فرد خیلی مهمی می داند.
بسیار علاقمند به پیشرفت است.
نسبتا زودرنج هستند.
روابط عاطفی را شکل می دهند،ازدواج می کنند و خانواده ی خود را تشکیل می دهند.با فامیل و اطرافیان رفت و آمد دارند ولی ممکن است گاهی آدم ها را از بالا به پایین نگاه کنند.
مشکلی که اکثریت این افراد دارند این است که احساس صمیمیت و دلبستگی در روابط آن ها بسیار کم است.
عملکرد اجتماعی خود را دارند ولی جای صمیمت و احساسات در زندگی آن ها خالی می باشد.
انواع خودشیفتگی
خودشیفتگی آشکار و پنهان
یکی از دسته بندی های خودشیفتگی،به خودشیفتگی آشکار و پنهان است.خودشیفته های آشکار همان تیپی است که معمولا رایج است.فردی که فقط خودش را می بیند.فقط خودش مهم است.افراطی از خودش تعریف می کند.تشخیص افراد با این ویژگی ها سخت نیست اما دسته ی دیگری هستند با خودشیفتگی پنهان.تشخیص افراد با این تیپ خودشیفتگی به راحتی خودشیفتگی آشکار نیست چرا که این افراد ممکن است در ظاهر بسیار متواضع هم به نظر برسند!خودشیفته های پنهان از این نظر با گروه دیگر تفاوت دارند که درونگرا هستند.این افراد حس پنهانی از مهم بودن دارند.این افراد نیز تشنه ی تحسین هستند و اشتیاق به مهم بودن دارند اما این مسئله می تواند برای اطرافیان آن ها به شکل دیگری نمود پیدا کند.آن ها ممکن است خودشان را کوچک کنند،یا عمدا دستاوردها یا استعدادهای خود را کم و کوچک جلوه بدهند تادیگران آن ها را بیشتر تایید کنند.شرمسار کردن یکی دیگر از ترفندهای این افراد است.خودشیفته های آشکار معمولا با روش های ناراحت کننده ای مثل توهین و تحقیر این کار را انجام می دهند اما خودشیفته های پنهان به این تندی رفتار نمی کنند.آن ها حتی ممکن است وانمود کنند که قربانی رفتار شما و شما هستند.مشاغلی که این افراد انتخاب می کنند مشاغل گول زننده ای مثل معلمی و کشیشی است که برای خودنمایی،جلوه فروشی و خودبزرگ پنداری به این مشاغل روی می آورند.
انواع اختلال شخصیت خودشیفتگی
خودشیفته نخبه گرا، خودشیفته عاشق پیشه، خودشیفته های غیراخلاقی، خودشیفته های جبرانی
خودشیفته نخبه گرا: این عده احساس افتخار و قدرت می کنند و تمایل دارند مقام و موفقیت های خود را به رخ بکشند.نخبه گرا معمولا در حال پیشرفت است و از هر فرصتی برای مشهور شدن استفاده می کند.
خودشیفته غیراخلاقی: این افراد بی وجدان،فریبکار،خودپسند و استثمارگر هستند.اگرهم آن ها به خاطر انجام دادن رفتاری غیرقانونی،گناهکار شناخته شوند نگرش بی اعتنایی دارند.و حتی به گونه ای رفتار می کنند که انگار باید قربانی را سرزنش کرد!
خودشیفته عاشق پیشه: این افراد تمایل دارند که اغواگر باشند ولی از صمیمیت واقعی هم اجتناب می کنند.این گونه افراد معولا افراد ساده لوح و افرادی که از لحاظ هیجانی نیازمند هستند را به بازی می گیرند و این گونه نشان می دهند که می خواهند با آن ها رابطه ی صمیمانه ای داشته باشند ولی تنها علاقه ی واقعی آن ها بهره کشی به طور موقت از دیگران است.
خودشیفته جبرانی: این گروه لجباز و منفی گرا هستند.این افراد با برتر و استثنایی جلوه دادن خود درواقع می خواهند احساسات عمیق حقارتشان را سرکوب کنند و از بین ببرند.
نکته ی مهمی که حائز اهمیت است با خواندن این دسته بندی ها نمی توانیم به تمام آدم های دور و برمان برچسب خودشیفتگی و یا اختلال بزنیم.در هرکسی ممکن است برخی از این ویژگی ها وجود داشته باشد ولی برای تشخیص این که آیا فرد دارای اختلال است و این اختلال در کدام دسته بندی قرار می گیرد کمک گرفتن از یک مشاور می تواند در شناخت صحیح تر کمک کند.
.