فهرست مطالب
دلیل اقبال نوجوانان به استقلال از خانواده و جدا زندگی کردن از آنها چیست؟ کشمکش بر سر استقلال از خانواده در چه افراد و خانوادههایی بیشتر دیده میشود؟ آیا شما نیز با رسیدن به حدود بیست سالگی، به این فکر افتادید که استقلال از خانواده را تجربه کنید؟ میزان گرایش به استقلال از خانواده و تنها زندگی کردن قبل از ازدواج تا چه اندازه به فرهنگ و سبک زندگی جدید وابسته است؟
با ما همراه باشید تا این موضوع و جوانب آن را بیشتر بسنجیم.
نیاز به استقلال و خودمختاری
همه انسانها برای رشد علاوه بر نیازهای جسمی و زیستی، دارای برخی نیازهای روانی هستند که بدون ارضای آنها نمیتوانند شخصیت سالمی داشته باشند. بهره مندی از استقلال و خودمختاری یکی از نیازهای اساسی روان انسان میباشد و هر انسانی در طول زندگی نیازمند این است که عقاید، سلایق و خواستههای خود را در زندگیاش عملی کند و آزادانه بتواند دست به انتخاب بزند. واضح است این نیاز هیچگاه به صورت کامل برآورده نمیشود، چراکه بسیاری از محدودیتهای طبیعی و محیطی بدون اراده ما وجود دارند. اما همه ما در چارچوب قوانین و محدودیتهای طبیعی و جغرافیایی، گستره عمل و اختیاراتی داریم که اگر کسی آنها را پایمال کند واکنش نشان خواهیم داد. این نیاز در اواسط سنین کودکی با مدرسه رفتن و شدت گرفتن فرایند تربیت اجتماعی کمی نادیده گرفته میشود، اما در دوران بلوغ باز سر بر میآورد. نوجوان در سنین بلوغ بیش از گذشته نیاز دارد که خواستها و آزادیهای فردیاش مدنظر گرفته شود و بیش از قبل از پایمال شدن آنها ناراحت میشود.
استقلال از خانواده و نوجوانی
واقعیت این است که تا چند دهه قبل مفهوم نوجوانی آنچنان که امروزه مورد استفاده است وجود نداشت و افراد پس از سنین کودکی، بزرگسال محسوب میشدند. در واقع ورود سریع به بازار کار و ازدواج زودهنگام، باعث نادیده گرفتن مرحلهای به نام نوجوانی در گذشته میشد. اما در صد سال اخیر با گسترش شهرنشینی و ایجاد مشاغل جدید و از طرفی تاسیس مدارس که امکان تحصیل تا هجده سالگی را برای همگان پدید میآورد، به مرور مرحلهی نوجوانی در ادبیات روزمره جای خود را باز کرد. حال نوجوانانی که نه دغدغههای بزرگسالان را دارند و نه مانند کودکان هستند، نیازها و خواسته های جدیدی را کم کم بیان میکنند. آنها از طرفی خود را دارای نیرو و توانی میدانند که میتواند زندگی مستقل از خانواده را برایشان تضمین کند و از طرفی به دلیل وابستگی اقتصادی به خانواده، نیازمند کمک آنها هستند.
استقلال از خانواده و سبک زندگی جدید
در گذشته خانوادهها معمولا علاوه بر فرزندان و پدر و مادر، شامل پدربزرگ و مادربزرگ نیز میشد و گاه در خانه های بزرگ با چندین اتاق، چند خانواده دارای نسبت فامیلی کنار هم زندگی میکردند. فرزندان از کودکی با کودکان فامیل همبازی بودند و با عبور از دوران کودکی نیز کنار پدر به کار مشغول میشدند. آنها زود ازدواج میکردند و معمولا پس از ازدواج نیز ترجیح میدادند در همان خانه بزرگ پدری زندگی کنند.
اما امروزه خانهها و خانوادهها کوچکتر شدهاند و با جا افتادن مفهوم نوجوانی و بروز مشاغل جدید، فرزندان معمولا شغل پدر خود را انتخاب نخواهند کرد و سن ازدواج آنها نیز افزایش زیادی پیدا کرده است. بنابراین وابستگیهایی که در گذشته به خانواده وجود داشت امروزه بسیار کمتر است. از طرف دیگر ترویج سبک زندگی کشورهای غربی از طریق رسانهها نیز موثر بوده است، چراکه سبک زندگی غربی استقلال فرزندان از والدین پس هجده سالگی (و حتی کمتر) را بسیار ترویج میکند.
بنابراین امروزه نوجوانی که روابط دوستانهاش خارج از دایره اقوام است، کمک خرج خانواده نیست و سن ازدواجش بالا رفته است، در سالهای طولانی نوجوانی و اوایل جوانی ترجیح میدهد از قید وابستگی به خانوادهای که در شیوه زندگیاش دخالت میکند رها شود.
دختران و استقلال از خانواده
در گذشته دخترها شغلی خارج از خانواده نداشتند و تا زمانی که ازدواج کنند، اصطلاحا آفتاب و مهتاب ندیده بودند. اما امروزه که امکان تحصیل و انتخاب شغل توسط دختران وجود دارد و از طرفی نگرانیهای خانواده همچنان پابرجاست، جدال و کشمکش بسیاری بین دختران و خانواده به وجود میآورد. از جدال بر سر پوشش و ساعت بازگشت به خانه گرفته تا نزاع بر سر روابط و مسایل دیگر. بنابراین امروزه دختران که سن ازدواج آنها بالاتر رفته و سالهایی از جوانی را درگیر نزاع با خانواده هستند، ترجیح میدهند شغلی پیدا کنند و با اجاره کردن یک خانه کوچک، از زیر فشار خانواده دربیایند.
دلیل علاقه نوجوانان و جوانان به استقلال از خانواده
همانطور که ذکر شد، مجموعه دلایلی از قبیل تغییر سبک زندگی این تمایل را در نوجوانان و جوانان ایجاد کرده است.
از عوامل مهم دیگر میتوان به اختلاف نسلها، تفاوت نگرش فرزندان با خانواده و… اشاره کرد.
قانون چه میگوید؟
در بسیاری از کشورهای غربی قانون این اجازه را میدهد که فرزند پس از شانزده سالگی با اجازه خانواده و پس از هجده سالگی کاملا به صورت مستقل زندگی کند.
در ایران قوانین فرزند پسر پس از هجده سالگی را دارای حق استقلال از خانواده میداند، اما در مورد دختران تا زمان ازدواج این اجازه را به پدر داده است که سرپرستی او را برعهده داشته باشد.
راههای استقلال از خانواده
راحت ترین راه خصوصا برای دختران انتخاب دانشگاهی در شهر دیگر و زندگی در خوابگاههاست. هرچند خوابگاهها به دلیل محدودیتهای جدیدی که اضافه میکنند، چندان گزینه مورد استقبالی نیستند.
راه دیگر افزایش توانمندی فردی برای کسب درآمد است که میتواند فرد را به استقلال برساند.
یک راه هم میتواند توافق با خانواده و اجاره خانهای توسط آنها و پرداخت ماهیانه هزینهای به فرزند باشد که در برخی خانوادهها مشاهده میشود.
سود و زیان استقلال از خانواده
استقلال از خانواده و زندگی مستقل، فرزندان را برای زندگی پس از ازدواج آماده میکند و بسیاری از مسایل زندگی را که پیشتر انجام آنها برعهدهشان نبود را به آنان محول میکند.
از طرفی این افراد معمولا اتکا به نفس و توانمندی روانی بیشتری برای کنترل امور زندگی دارند.
اما از طرفی خروج از نظارت خانواده برای جوانی که به بلوغ فکری کافی نرسیده باشد، میتواند او را درگیر بسیاری از آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد کند.