فهرست مطالب
مهاجرت وسازگاری با آن
قدمت مهاجرت به زمان بوجود آمدن انسانها از ابتدای بشریت برمیگردد و همیشه گزینه مهاجرت برای تغییر و بهتر شدن شرایط زندگی و یا رسیدن به هدفها وجود داشته است.
در زمانهای دور افراد برای یافتن شرایط آب و هوایی بهتر و دسترسی به مراتع مطلوب دست به نقل مکان و مهاجرت میزدند تا بتوانند در امنیت بیشتر و با امکانات مناسبتر زندگی خود را ادامه دهند.
در چند قرن اخیر به دلیل گسترش شهرنشینی مهاجرت از نوع جمعی آن با کاهش چشمگیری مواجه شده است اما از طرفی دیگر گونههای مختلف دیگری از مهاجرت در دنیای امروز بوجود آمده است.
در فرایند مهاجرت تجربه اضطراب، غم، تنهایی و فشارهای روحی و روانی برای مهاجران امری طبیعی و ناگزیر است.
امر مهاجرت دارای پیچیدگیهای مختص به خود است که افراد باید در این روند جسارت و شجاعت خود را به کار ببرند.
فشارهای موجود در مهاجرت برای فرد احتمال ابتلا به بیماریهای روحی و روانی مانند اضطراب و افسردگی را بالا میبرد و ممکن است در اثر این شرایط بی ثبات احساسی و رفتاری، توانایی انطباق پذیری با شرایط جدید در شخص کاهش یافته و یا بعضا تصمیمگیریهای نامناسب از طرف او صورت گیرد.
با وجود چنین چالشهایی و بروز حالات روحی متفاوت در بستر یک تغییر بزرگ به نام مهاجرت اگر فرد نتواند خود را با وضعیت موجود سازگار کند دست به انتخاب گزینهای چون کنارهگیری از جامعه و در نهایت رشد نزولی پیشرفت و دستیابی به اهدافش میزند.
چالشهای مهاجرت
بدون شک وجود یک فرد آگاه و با دانش مانند روانشناس و یا مشاور در طول مراحل مختلف مهاجرت در کنار شخص میتواند تخلیه روانی مناسب را به همراه داشته باشد و با کاهش فشار موجود بر روی شخص مهاجر روند یادگیری مهارتهای مقابلهای با حالات ناخوشایند روحی و همینطور انطباق پذیری با موقعیت جدید را تسهیل کند.
در این مقاله درباره نحوه روبهرو شدن با چالشهای مهاجرت و بررسی ابعاد روحی و روانی این فرایند خواهید خواند تا اگر مهاجر هستید و یا قصد مهاجرت دارید بتوانید این مرحله از زندگی را راحتتر پشت سر بگذارید.
در سراسر جهان اضطراب و افسردگی شایع است و بررسیها نشان داده که حدود 25 درصد از جمعیت دنیا نشانههای آن را در خود تجربه کرده اند.
در بین ایرانیان جهان هم این تعداد به حدود 30 درصد میرسد که شدت و شیوع آن در افراد مختلف متفاوت است.
مشکلات مالی، تبعیض، تفاوتهای فرهنگی و غیره از نمونه موانعی هستند که مهاجران ایرانی در کشور مقصد خود با آنها روبهرو شده یا هستند و از طرفی دیگر هم نا امنیهای مالی و اقتصادی موجود در ایران هم باعث میشود فرایند مهاجرت برای ایرانیها متفاوت تر و مبهمتر باشد.
در کنار همه اینها مهاجران در برابر بیماریهای روحی و روانی آسیب پذیری بیشتری را خواهند داشت و موقعیتهای متفاوت و سختی را پیش رو دارند.
سن، جنسیت، گذشته فرد، شرایط اقتصادی، نوع مهاجرت، سطح تحصیلات و غیره در کنار سایر عوامل میتواند آسیب پذیری در این فرایند را کاهش و یا افزایش دهد.
چهار مرحله اصلی در سازگاری با مهاجرت کدامند؟
جدا از چند روز و یا چند ماه اول پس از ورود به کشور میزبان و مقصد که فرد دارای حداقل امنیت مالی میباشد و جنبههای تفریحی و جذابیتهای محیط و فرهنگ برای شخص پر رنگتر است، فرد مهاجر به تدریج وارد بعد جدی زندگی و تطبیق پذیری خود با شرایط جدید خواهد شد که این موضوع به شکل کلی میتواند شامل 4 مرحله اصلی باشد.
مرحله اول: در این مرحله فرهنگ کشور میزبان برای شخص مهاجر دارای جذابیت است و فرد هم سعی دارد زبان آن کشور را هرچه سریعتر بیاموزد و ارتباطات اجتماعی خود را با افراد آن کشور از طریق پیدا کردن دوست و معاشرت افزایش دهد.
مرحله دوم: در این بخش شخص هیجانات اولیه خود پس از ورود به کشور میزبان را به شکل کم رنگتر و متعادلتری تجربه میکند و با گذشت زمان احساس میکند در جستجوی اصالت و فرهنگ اصلی خودش میباشد و تمایل دارد هم زبانان و هم فرهنگان خود را پیدا کرده و با آنها ارتباطاتی نظیر دوستی بسازد. دلتنگی برای وطن و یادآوری نشانههای آن در این مرحله در فرد رخ مینماید.
مرحله سوم: رسیدن به این مرحله با توجه به اینکه در هر فرد متفاوت نیز خواهد بود چالشهای خود را به همراه دارد. در پله سوم، شرایط موجود واقعیت و سختی خود را کاملا به رخ میکشد و نشانههایی از اضطراب، دلتنگی، افسردگی، احساس پوچی و گم کردن اهداف در کنار مرور خاطرات وطن ظهور میکنند.
فرد مهاجر در مرحله سوم و پس از قرار گرفتن در بطن واقعیت مهاجرت خود، به این نتیجه میرسد که که در وطن ریشه بریدهام و در اینجا ریشهای ندارم. در واقع شخص نه تماما توان پذیرش فرهنگ میزبان را دارد و نه دیگر کلیت فرهنگ اصلی خودش در وطن را پذیراست.
مرحله چهارم: تجربه شرایط بد روحی از نوع افسردگی زیاد در کنار احساس دو گانگی و ناتوانی در تصمیمگیریهای درست، در مرحله چهارم و با گذشت زمان از مهاجرت بوجود میاید.
ناتوانی در حل مسایل موقعیت جدید ممکن است فرد را در این مرحله از اهداف خود دور کند و روحیه تلاش و مبارزه برای به دست آوردن آنچه در پروسه مهاجرت خواهان آن بوده است را در شخص تضعیف نماید.
خبر خوب در این مرحله این است که اگر فرد بتواند احساسات و شرایط روحی خود را در این پله بشناسد و سعی کند آنها را به شکل صحیح مدیریت کند توانسته است در این فرایند 4 مرحلهای پس از تجربه تحولات روحی و شرایط زندگی، با خودش، اصالتش و فرهنگ و محیط جدید به صلح و آرامش برسد.
پذیرش اصالت و فرهنگ اصلی کشور مبدا به همراه قبول نکات مثبت و کاربردی ازکشور و فرهنگ جدید ( میزبان ) در این پروسه با توجه به تفاوتهای فردی در هر شخص میتواند متفاوت باشد.
نکته مهم دیگر این است که ممکن است شخصی پس از یک سال به تطبیق پذیری صحیح خود با مهاجرتش دست یابد اما شخص دیگر زمان بیشتری را برای رسیدن به این مرحله نیاز داشته باشد بنابراین فرایند کلی انطباق پذیری با مهاجرت نیاز به طی شدن زمان خودش در هر فرد دارد.
متاسفانه برخی افراد در مرحله اول و یا دوم این فرایند یعنی سازگاری با مهاجرت برای مدت طولانی متوقف میشوند و مهاجرت را تنها به شکل فیزیکی تجربه میکنند.
شخص در کشور میزبان با تمام وجود تنهایی وسیعی را چشیده و با آن زندگی میکند و خود را جدای از کشور مقصد و فرهنگ آن میداند بنابراین انتخاب غالب او انزوا و دوری از جمع و فضای جدید خواهد بود.
در این قسمت ازمقاله آگاهی از این نکته برای شخص مهاجر و یا افرادی که قصد مهاجرت دارند این است که فرد بداند پروسه انطباق پذیری با کشور، فرهنگ، زبان و شرایط جدید امری نیست که ظرف مدت زمان کوتاهی انجام بگیرد و یا یک شبه اتفاق بیوفتد.
مهاجرت در نوع خود نوعی پوست انداختن به لحاظ روحی و روانی است و چالشهای متفاوتی را در پی دارد بنابراین با شتاب و عجله طی کردن آن امکان پذیر نیست.
توجه به حالات روحی، شناخت و درک تحولات موجود در کنار کمک گرفتن از روانشناس و یا درمانگر حرفهای و آگاه در این زمینه میتواند از سر گذراندن دوره سازگاری با مهاجرت را تسهیل کند و تاب آوری شرایط جدید را بالا ببرد.
صبور بودن و زمان دادن به خود و پذیرش اینکه مهاجرت تحولی بزرگ و متفاوت برای شخص است در کنار بهره بردن از کمک و هم فکری افرادی چون مشاوران و یا روانشناسان قطعا به طی شدن مناسب تر و کمتر آسیب زننده این فصل از زندگی کمک بزرگی خواهد کرد.