فهرست مطالب
فرضیههای رفتاردرمانی دیالکتیکی: مبانی و اهمیت آنها در درمان
هم درمانگران DBT و هم مراجعین مجموعهای از فرضیات را در مورد خود و/یا درمان در نظر دارند. این مفروضات برخی از تنشهای دیالکتیکی را که در درمان به وجود میآیند برطرف میسازد و به درمانگر و مراجع یادآوری میکند که برای حفظ یک اتحاد درمانی قوی، تفسیرهای تحقیرآمیز یا قضاوتآمیز از یکدیگر را کنار بگذارند. در کاربرد این فرضیهها در DBT باید این نکته را برشمرد که این مفروضات، از نیاز درمانگر یا مراجع برای “اثبات” مقاصد خود جلوگیری کرده و در عوض کمک میکنند تا با یکدیگر همکاری کنند.
تحلیل فرضیههای DBT از دیدگاه مراجعان
مارشا لینهان معتقد است مفروضات متعددی در درمان DBT برای مراجعان وجود دارد، که برخی از آنها به طور خاص برای افراد مبتلا به BPD میباشند و برخی دیگر برای همه مراجعان. این فرضیات عبارتند از:
فرض اول | مراجعین، بهترین کاری را که میتوانند انجام میدهند: طبق این فرض، شناخت تلاشهای افراد حتی در مواجهه با چالشهای مهم اهمیت دارد.
فرض دوم | مراجعین میخواهند بهتر شوند و بهبود یابند: طبق این فرض، مراجع تمایل درونی به تغییرات مثبت و رشد شخصی دارند.
فرض سوم | مراجعین احتیاج دارند بهتر عمل کنند، بیشتر تلاش کنند و برای تغییر، انگیزهی بیشتری داشته باشند: طبق این فرض و با استفاده از فنون دیالکتیکی، درمانگر باید مراجع را تشویق کند تا به فرآیند تغییرات متعهد باشد. فشارهای فنون دیالکتیکی باعث میشود که هم مراجع هم درمانگر، حالت تدافعی کمتری نسبت به هم داشته باشند و نیز قطبیشدن در رابطهی درمانی کاهش یابد.
فرض چهارم | مراجعین ممکن است مسبب همهی مشکلات خود نباشند اما به هر حال باید آنها را حل کنند: این فرض بر پرورش احساس مسئولیت برای رسیدگی و حل چالشهای شخصی متمرکز است. این فرض ممکن است در برخی شرایط، برای مراجعین نوجوان یا کودک صدق نکند، اما میتواند به زوجین مراجع کمک کند تا تمرکز خود را بر اینکه چه کسی «مقصر» مشکلات است، برداشته تا بهطور مؤثرتری به سمت حل مسئله و پذیرش حرکت کنند.
فرض پنجم | زندگی برای افرادی که خودکشی کردهاند یا مبتلایان به شخصیت مرزی، غیرقابل تحمل است: دیدن رنج عمیقی که توسط فرد تجربه شده است.
فرض ششم | مراجعین باید در همه زمینههای زندگی رفتارهای جدیدی بیاموزند: این فرض، بر نیاز به کسب مهارتهای چهارگانهی جامع تاکید دارد.
فرض هفتم | مراجعین نمیتوانند در درمان شکست بخورند: شکست تنها محدود به مراجع و انگیزهی خود برای ادامهی درمان نمیباشد، بلکه طبق رفتاردرمانی دیالکتیکی درمانگر و فرایند درمان نیز در این شکست دخیلاند. در واقع، برای مراجعینی که در محیط خود احساس بیاعتباری کردهاند و مورد قضاوت قرار گرفتهاند، این فرض میتواند اثرات قدرتمندی داشته باشد. به عبارتی، درمانگر بر این موضوع تأکید میکند که رفتارهایی که فرد با آن دستوپنجه نرم میکنند، هدف درمان هستند و اگر درمان مؤثر نباشد، نتیجه شکست آنها نیست. این میتواند احساس گناه یا شرمساری را که ممکن است ناشی از شکست باشد، برطرف کند.
فرضیههای کاربردی برای درمانگران DBT
با توجه به پایههای فلسفی و نظری DBT، علاوه بر مفروضات در مورد مراجع، فرضیات مهمی در مورد درمانگران و خود DBT وجود دارد:
فرض هشتم | رواندرمانگرانی که مراجعین مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را درمان میکنند، به حمایت نیاز دارند: این فرض، چالشهای پیشروی درمانگران در مواجهه با افراد مبتلا به BPD را به رسمیت میشناسد.
فرض نهم | درمانگران هم میتوانند در درمان شکست بخورند: در فرض هفتم مراجعین از عدم شکست آنها در درمان صحبت کردیم. طبق این فرض نیز لازم است درمانگران بهجای آن که فرض کنند مراجع «به اندازه کافی سخت و زیاد» تلاش نمیکند یا در حال «خراب کردن» فرایند درمان است، شکستهای خود و محدودیتهای درمان را شناسایی کنند.
فرض دهم | درمانگر به مراجعین کمک میکند تا به اهداف نهایی خود نزدیک شوند: مهمترین کاری که یک درمانگر میتواند انجام دهد این است که به مراجع کمک کند تا به روشهایی تغییر کند که آنها را به اهداف نهاییشان نزدیکتر کند و اینکه رابطه درمانی یک رابطه واقعی بین افراد برابر است. همانطور که قبلاً اشاره شد، این مفروضات اغلب در مواقع قطبی شدن یا سوءتفاهم بیشتر خود را نشان خواهند داد، برای مثال زمانی که درمانگران ممکن است از یک استراتژی متمرکز بر تغییر استفاده کنند یا مراجع را تشویق کنند تا مهارتها را در طول یک بحران عاطفی تمرین کنند.
فرض یازدهم | اصول رفتارگرایی جهانی هستند و درمانگران را نیز تحتتأثیر قرار میدهند: گرچه این مورد طبیعتاً کمتر از مراجعین است اما باید آن را در نظر گرفت. این فرض نشان میدهد که درمانگران نیز تحتتأثیر اصولی چون تقویت و تنبیه در کار با مراجعان قرار میگیرند. تشخیص این موارد احتمالی در خود کمک میکند روند درمان بهتر و سالمتر پیش برود. از اینرو، تیم مشاوره درمانگر اینجا نقش اساسی خود را در کمک به درمانگران برای پایبندی به درمان ایفا میکند.
آنچه آموختیم
در این مقاله به بررسی و تحلیل فرضیههای رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) پرداختیم. فرضیاتی که مارشا لینهان طی تحولات و نتایج DBT تصور میکرد در کنار هم رابطهی درمانی را شکل داده و رویکرد درمانگر برای کار با مراجعین خود را بنیان مینهند. در تحلیل فرضیههای DBT آموختیم که برخی از آنها مرتبط با مراجعین و برخی دیگر مرتبط با درمانگران هستند و میتوانند فرایند درمان را برای هر دو طرف سهلتر و هموارتر سازند.
در صورتی که میخواهید راجع به DBT بیشتر بدانید، توصیه میکنیم مقاله جامع رفتاردرمانی دیالکتیکی را مطالعه کنید.
سوالات متداول
همانطور که در این مقاله عنوان شد، دو دسته فرضیه در DBT وجود دارد. دستهی اول به فرضیات مرتبط با مراجعین و دستهی دوم به فرضیات مرتبط با درمانگران مرتبط هستند.
مارشا لینهان اذعان دارد که برخی از تنشهای دیالکتیکی درمان توسط این فرضیهها برطرف میشود و به درمانگر و مراجع یادآوری میکند که برای حفظ یک اتحاد درمانی قوی، تفسیرهای تحقیرآمیز یا قضاوتآمیز از یکدیگر را کنار بگذارند. همچنین، این مفروضات از نیاز درمانگر یا مراجع برای “اثبات” مقاصد خود جلوگیری کرده و در عوض کمک میکنند تا با یکدیگر همکاری کنند.
درمانگر با این پیشفرض که مراجعین میخواهند بهتر شوند و بهبود یابند، کمک میکند تا بهترین کاری را که میتوانند انجام میدهند. همچنین، مراجعین احتیاج دارند بهتر عمل کنند، بیشتر تلاش کنند و برای تغییر، انگیزهی بیشتری داشته باشند. آنها ممکن است مسبب همهی مشکلات خود نباشند اما به هر حال باید آنها را حل کنند؛ بنابراین، لازم است در همه زمینههای زندگی رفتارهای جدیدی بیاموزند.
درمانگران با در نظر داشتن فرضیاتی که مختص مراجعین است به هموارتر شدن مسیر درمان کمک میکنند. اما از آنجایی که این مسیر برای آنها ساده نیست به حمایت تیمی از مشاوران نیاز دارند. آنها باید بدانند که میتوانند در درمان شکست بخورند چرا که اصول رفتارگرایی جهانی هستند و درمانگران را نیز تحتتأثیر قرار میدهند. مهمترین نکته این است که درمانگران باید به مراجعین کمک کنند تا به اهداف نهایی خود نزدیکتر شوند.
References:
- Valentine, S. E., Smith, A., Stewart, K., & Bedics, J. (2020). The Handbook of Dialectical Behavior Therapy.