فهرست مطالب
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، توسط مارشا لینهان ابداع شده و به عنوان یکی از رویکردهای رواندرمانی مبتنی بر شواهد (evidence-based) مورد استفادهی بسیاری از رواندرمانگران جهان است. DBT در درجه اول برای مداخلات درمانی حوزهی اختلالات شدید عاطفی و رفتاری، به ویژه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) طراحی شد. چارچوب درمانی DBT متشکل از علوم رفتاری، ذهنآگاهی و فلسفه دیالکتیکی است و رویکرد متعادلی به حساب میآید که بر پذیرش و تغییر تأکید دارد. در این مقاله مرور جامعی بر این رویکرد نوین خواهیم داشت.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک مداخله روانی-اجتماعی فشرده، جامع و چندوجهی است که مارشا لینهان آن را در اصل برای درمان افرادی که تمایل به خودکشی دارند یا سابقهی اقدام به خودکشی داشتهاند، ابداع کرد. این DBT نشاندهنده یک تغییر پارادایم در رواندرمانی است. این روش که بر اساس تکنیکهای شناختی، رفتاری و مبتنی بر ذهنآگاهی ساخته شده است، اصول رفتارگرایی و فلسفه ذنبودیسم را در چارچوبی از دیالکتیک ترکیب میکند. لینهان مدعی است که هدف اصلی این درمان کمک به مراجعان برای ساخت یک زندگی ارزشمند است تا دیگر نیازی به رفتارهای خودکشی نباشد.
D یا Dialectical به چه معناست؟
جنبهی دیالکتیکال این روش به معنای «ترکیب» یا «ادغام اضداد» است. استراتژیهای دیالکتیکی به درمانگر و درمانجو کمک میکنند تا از موقعیتهای زیادی که غالباً با هم در تضاد هستند، رها شوند.
B یا Behavioral به چه معناست؟
بعد رفتارگرایی این نظریه بدین معنی است که ما موقعیتها و رفتارهای مرتبط با اهداف مراجع خود را ارزیابی میکنیم تا چگونگی حل مشکلات زندگی آنها را بیابیم.
تاریخچه و فلسفه رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
در دهه 1980، روانشناسی به نام مارشا لینهان شروع به کار با بیمارانی کرد که «دلایل گمشده» تلقی میشدند. دکتر لینهان بر اساس تجربه شخصی خود در حوزه اختلالات عمیق روانی، برای افرادی که به اصطلاح در «جهنم عاطفی» قرار داشتند، به دنبال یک درمان منحصربهفرد بود. افرادی که تلاش میکنند تا با احساسات خود کنار بیایند، رفتارهای تکانشی را کنترل کنند و روابط سالمی داشته باشند. بسیاری از مراجعین او چندین بار سابقهی اقدام به خودکشی داشته و تشخیص اختلال شخصیت مرزی (BPD) دریافت کرده بودند.
دکتر لینهان در ابتدا تصمیم گرفت رفتاردرمانی شناختی (CBT) را امتحان کند، به این امید که حل مشکل به صورت مستقیم، دقیقاً کمکی باشد که مراجعینش برای تغییر زندگی خود نیاز داشتند. اما مراجعان او از تاکید CBT بر تغییر افکار و رفتارشان متنفر بودند. آنها احساس میکردند که لینهان به آنها میگوید که مشکل دقیقاً خودشان هستند. بنابراین، دکتر لینهان فقط به استفاده از اعتبارسنجی روی آورد و به مراجعین خود فضایی را برای شنیدن کامل و پذیرفتن واقعیات آنها فراهم کرد. مراجعین او این تمرکز روی پذیرش را نیز دوست نداشتند چرا که «گفتگودرمانی اولیه» قبلاً هم کمکی نکرده بود و آنها ناامید از تغییر زندگی خود بودند.
لینهان متوجه شد که ادغام پذیرش و تغییر، راهحل اصلی است. وی با استفاده از ابزارهای CBT و برخی «مهارتهای مقابلهای» که خود طراحی کرده بود، و سپس متعادل کردن آنها با اعتبارسنجی و تمرینهای ذن بودیسم، دست به ابداع نوعی روش درمانی کرد که کارساز بود! او آن را رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) نامید که بر اساس مفاهیم دیالکتیک است. یکی از این مفاهیم این فلسفه اذعان دارد که دو چیز به ظاهر متضاد و مخالف (مثلاً پذیرش و تغییر) میتوانند همزمان درست باشند. فراتر از تعادل پذیرش و تغییر، DBT به روشی که بر مهارتها در چهار زمینه اصلی تأکید میکند و آموزش میدهد منحصربهفرد است. این چهار «ماژول» همان مولفههای DBT هستند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
چارچوب نظری رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک درمان مبتنی بر شواهد علمی (Evidence-Based Therapy) است که ۳ ضلع اصلی دارد: ضلع اول شامل نظریه رفتاری (Behavioral Theory)، نظریه یادگیری اجتماعی (Social Learning Theory) و نظریه زیستی-اجتماعی (Biosocial Theory)، ضلح دوم فلسفهی ذن بودیسم (Zen Buddhism) و ضلع سوم فلسفه دیالکتیکی (Dialectical Philosophy) را دربرمیگیرد. دیدگاه لینهان آنجایی که از استراتژیهای تغییر مبتنی بر حل مسئله استفاده میکند، بر نظریه یادگیری استوار است. براساس این نظریه، رفتار آموخته میشود و میتوان آن را تغییر داد. ذن بودیسم تأکید زیادی بر کاهش رنج از طریق پذیرش واقعیت دارد. بنابراین، عنصر اصلی پذیرش در DBT نیز نشاتگرفته از همین شیوهی تفکر است. و در آخر فلسفه دیالکتیکی را هسته DBT میدانند. این فلسفه، ترکیب عناصر متضاد را مطرح میکند، همان عناصری که محور تمام فرضیات و تکنیکهای DBT است.
در مورد چهارچوب نظری رفتاردرمانی دیالکتیکی میتوانید مقالهی پایههای فلسفی DBT را مطالعه کنید.
مولفههای رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
DBT از چهار جزء اصلی تشکیل شده است که هر کدام در آموزش مهارتها دخیلاند:
۱- ذهنآگاهی: ذهنآگاهی در DBT بر اینجا و اکنون بودن به صورتی که هیچ قضاوتی در میان نباشد، متمرکز است. مهارتهای ذهنآگاهی افراد را قادر میسازند تا به جای واکنشهای تکانشی، به طور موثر رفتار کنند.
۲- تنظیم هیجان: این مولفه ابزارهایی را برای درک، تغییر و مدیریت هیجانات فراهم میکند. همچنین، راهبردهایی برای افزایش لذت از زندگی، کاهش حساسیت به استرس، و ارتقاء سلامت هیجانی ارائه مینماید.
۳- تحمل پریشانی: این مولفه افراد را به ابزارهای مقابلهای مجهز میکند تا بدون تشدید شرایط، بحرانهای عاطفی را مدیریت کنند. این ابزارها شامل تکنیکها و روشهای سریع برای بقا در شرایط چالش برانگیز زندگی است.
۴- روابط بین فردی اثربخش: هدف این مؤلفه بهبود ارتباطات و روابط، کمک به افراد در بیان نیازهای خود، هدایت تعارض و تقویت تعاملات مثبت با دیگران است.
این ۴ مولفهی اصلی DBT بر فرضیاتی استوار است از محورهای اساسی درمان بهشمار میآیند و به قول خود دکتر مارشا لینهان:
«مهمترین چیزی که باید در مورد مفروضات به خاطر بسپارید این است که آنها فقط فرضیه هستند، نه حقایق.»
(مارشا لینهان، ۱۹۹۳)
مفروضات اصلی DBT به درمانگران این امکان را میدهند که مراجعین خود را در فضای روشنتری ببینند. ما درباره این فرضیات برای شما مقالهی مفصلتری تحت عنوان فرضیههای کلیدی در رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) نوشتهایم که پیشنهاد میکنیم آن را مطالعه کنید.
روشهای رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
رفتاردرمانی دیالکتیکی، در ۴ سبک انجام میشود:
درمان انفرادی دو وظیفه اصلی دارد:
افزایش انگیزه (Enhance Motivation): درمان انفرادی DBT بر ارتقای انگیزه فرد متمرکز است تا مراجع از مهارتهایی که میآموزد در چالشهای زندگی خود استفاده کند. در مدل DBT استاندارد، درمان انفرادی یک بار در هفته و همزمان با آموزش مهارتهای ویژهی DBT برگزار میشود.
ساختار دادن به محیط با مدیریت فرد (Structure the Environment with Case Management): استراتژیهای مدیریت خود، به مراجع در مدیریت زندگی مانند محیط اجتماعی و فیزیکی کمک میکند. درمانگر استراتژیهای دیالکتیکی، اعتبارسنجی، و حل مسئله را به کار میگیرد تا به مراجع بیاموزد که خودش مدیریت خود را به دست گیرد. بنابراین، طبق DBT درمانگر صرفاً در مورد آنچه که مراجع باید انجام دهد، مشورت میدهد و فقط در مواقع ضروری از جانب مراجع مداخله میکند.
اغلب، رفتارهای مشکلساز به عنوان راهی برای کنار آمدن با یک موقعیت یا تلاش برای حل یک مشکل در فرد افزایش یافته و به تدریج با تکرار آن، روند تکاملی در پیش میگیرند. اگرچه این رفتارها تسکین موقتی ایجاد میکنند، اما در بلندمدت موثر نخواهند بود. DBT معتقد به دو مسئله توام با هم است: اول اینکه مراجعین بهترین کاری را که میتوانند انجام میدهند، و دوم آنکه آنها باید رفتارهای جدید را در تمام زمینههای مرتبط بیاموزند. در DBT باور بر این است که مراجع میتواند قابلیتهای خود را ارتقا دهد، از اینرو، به آموزش ۴ مهارت عمده که پیشتر به عنوان مولفههای DBT عنوان کردیم، میپردازد.
DBT از تلفن و سایر کوچهای در لحظه برای مداخلات و پشتیبانی خود استفاده میکند. هدف کوچینگ بین جلسات این است که مراجعین بتوانند در مشکلات سخت روزمرهی خود از مهارتهای DBT استفاده کنند و بر آنها فائق آیند. بنابراین، مراجعین میتوانند بین جلسات با درمانگر خود در تماس باشند و از خدمات کوچینگ وی کمک بگیرند.
از آنجایی که رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیکی برای مداخلات روانی مراجعین پرخطر و سخت طراحی شده است، یک تیم مشاوره برای کمک به درمانگران مورد نیاز و ضروری است. تیمی که بر تعهد درمانگر به جلسات درمان، توسعه و افزایش مهارتهای رواندرمانی و نیز حفظ انگیزه در کار با مراجعین سخت، نظارت داشته باشد. البته ممکن است در برخی موارد پیدا کردن این تیم بسیار مشکل باشد. طبق نظر Behavioral Tech Institute یا همان Linehan Institute سابق، نداشتن یک تیم مشاوره مانعی برای به کار گرفتن این رویکرد درمانی نیست اما بودن آن میتواند اثربخشی درمان را افزایش دهد.
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) در چه حیطههایی کاربرد دارد؟
طبق پژوهشهای انجامشده، این رویکرد در حیطههای زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) برای چه کسانی مناسب است؟
طبق پژوهشهای موسسه فناوری رفتاری دکتر لینهان، این رویکرد برای افراد زیر موثر تلقی میگردد:
تفاوت رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری
علیرغم برخی شباهتهای اساسی، DBT و CBT (رفتاردرمانی شناختی) ماژول درمانی یکسانی ندارند. برخی از مراجعین ممکن است به DBT بهتر پاسخ دهند، در حالی که برخی دیگر متوجه میشوند که CBT برای آنها موثرتر عمل میکند. در مقالهی دیگری به نام مقایسه رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتاردرمانی شناختی (CBT) به تفصیل تفاوتهای اصلی این رویکرد را برشمردیم که میتوانید مطالعه کنید.
آنچه آموختیم
رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) به عنوان یک رویکرد درمانی قوی و مبتنی بر شواهد، چارچوبی جامع برای افرادی که با اختلالات شدید عاطفی و رفتاری دستوپنجه نرم میکنند، ارائه میدهد. ادغام دو اصل پذیرش و تغییر مارشا ام. لینهان، که مبتنی بر علوم رفتاری، ذهنآگاهی، و فلسفه دیالکتیکی است، مسیر ارزشمندی را به سوی بهزیستی عاطفی و بهبود عملکرد ارائه کرده است. موفقیت DBT به خاطر توانایی آن در ایجاد تعادل بین اعتبارسنجی و حل مسئله است، و رویکرد منحصربهفرد و جامعی در اختیار افراد میگذارد تا از طریق آن افسار زندگی خود را به دست بگیرند. DBT از طریق ساختار متمرکز بر مهارت خود، مراجعین را قادر میسازد تا “یک زندگی که ارزش زیستن دارد” بسازند. زندگی که با ارزشها، اهداف و لذتهای آنها هماهنگ باشد.
سوالات متداول
DBT به شما کمک میکند رفتار و احساسات خود را مدیریت کنید. به شما مهارتهای جدیدی برای کنار آمدن با زندگی روزمره میآموزد و رفتارهای جدیدی را برای جایگزینی با رفتارهای ناسالم و آسیبزا پیدا میکند. این به شما کمک میکند بفهمید که چطور با رفتارهایی که دارید، دچار مشکل هستید. از آنجایی که DBT بر یک رابطه قوی بین شما و درمانگرتان متکی است، به شما انگیزه میدهد تا رفتار خود را تغییر دهید و به اهداف خود برسید.
تمامی اختلالات عاطفی-هیجانی شدید که جزو چالشهای اساسی رواندرمانگران هستند، میتوانند از این متد استفاده کنند.
در میان تمامی رویکردهای روانی دیگر، DBT با CBT یا درمان شناختی-رفتاری بیشترین شباهت و نزدیکی را دارد. در واقع، DBT از درون CBT بیرون آمده است. در مقالهی مقایسه رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتاردرمانی شناختی (CBT) راجع به این تفاوتها بیشتر صحبت کردهایم.
بله. دکتر لینهان، این شیوهی درمانی را در ابتدا برای درمان اختلالات شخصیت مرزی ابداع کرد.
شما میتوانید با ما در تماس باشید تا از خدمات رفتاردرمانی دیالکتیکی دکتر نازنین حبیبی بهرهمند شوید.
References:
- Boritz, T., McMain, S., Vaz, A., & Rousmaniere, T. (2023). Deliberate practice in dialectical behavior therapy. American Psychological Association.
- Fehling, K., Weiner, E. (2023). Self-Directed DBT Skills: A 3-Month DBT Workbook to Regulate Intense Emotions and Create Lasting Change with Dialectical Behavior Therapy. United Kingdom: Zeitgeist.
- Team, B. I. (n.d.). From BehavioralTech Institute: www.behavioraltech.org.
- (APA-Division12), A. P. (n.d.). From Society of Clinical Psychology: www.div12.org.